آتش زدن دَر - مجروح شدن چشم حضرت زهرا (س) - شهادت حضرت زهرا (س) - شهادت حضرت محسن…

ادامه »

   شنبه 24 اسفند 1392نظر دهید »

درسهايى از تاريخ تحليلى اسلام جلد اول صفحه 175

رسولى محلاتى

مطلبى كه تذكر آن در اينجا لازم است و شايد لازم بود پيش‏از اين تذكر داده شود،و در سفر رسول خدا در شش سالگى به‏يثرب،دخالت داشته و بلكه مى‏توان گفت در هجرت آنحضرت‏به يثرب و انتخاب آن شهر براى هجرت بى‏اثر نبوده،پيوند نسبى‏آنحضرت با يثرب بود،زيرا همانگونه كه مى‏دانيم هاشم بن عبدمناف جد آن بزرگوار در يكى از سفرهاى خود به يثرب با«سلمى‏»دختر عمر بن زيد…

ادامه »

   جمعه 23 اسفند 1392نظر دهید »

زينب كبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 يا 6 هجرت در مدينه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول خدا (ص) رسيد. رسول خدا (ص) براى ديدار او به منزل دخترش ‍ حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود:

((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم )).

فاطمه (س) نوزاد كوچكش را به سينه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پيامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ريختن كرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه اين صحنه شد و در حالى كه شديدا ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم ، چرا گريه مى كنى ؟!

رسول خدا (ص) فرمود: ((گريه ام به اين علت است كه پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلاتى دردناكى رو به رو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى كند)).

در آن دقايقى كه آرام اشك مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد، گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كسى كه بر زينب و مصايب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند)).(1)

منبع:

1- خطابه زينب كبرى (س) پشتوانه انقالب امام حسين (ع) صفحات 55 - 57 اثر دانشمند محترم محمد مقيمى از انتشارات سعدى ، به نقل از طراز المذهب ، ص 32 و 22.

   جمعه 16 اسفند 1392نظر دهید »

الگوی زنان در نظام اسلام

برای بانوان، الگوهایی چون حضرت زینب کبری (س)، با فضایل بی شمار مطرح هستند که صرف نظر از جنبه های مافوق بشری، زندگی و تلاش و حرکت و جهت گیری آنان در زندگی شخصی و اجتماعی درس های زیادی برای آموختن و عمل کردن و خوشبخت شدن دارد، که زنان بایستی به این الگوها اقتدا کنند.

ادامه »

   دوشنبه 12 اسفند 1392نظر دهید »

جایگاه زن در اسلام و مقایسه ی آن با نگاه غرب به زن

در اسلام برای زن، جایگاهی والا ترسیم شده است که سرفصل های آن عبارتند از:

1- ایجاد نگرش صحیح به نقش زنان و ترسیم دقیق هندسه قرار گرفتن دو جنس در کنار هم

2- ایجاد مرز مشخص بین زنان و مردان در جامعه، از جمله حجاب و ترویج فرهنگ خویشتن داری جنسی

3- توجه به نیازهای حقیقی و فطرت زنان و قرار دادن آن در محیط خانواده برای استحکام بنیاد خانواده

 

ادامه »

   یکشنبه 4 اسفند 1392نظر دهید »

 


فتنه ۸۸ و همه گزینه‌های روی میز


چندی‌ست كه جمله‌ی «همه‌ی گزینه‌ها روی میز است»، جزء جداناپذیری از ادبیات سیاست خارجی ایالات متحده‌ی آمریكا شده است. جمله‌ای كه بكارگیری همزمان مذاكره و تهدید را در اذهان ایرانیان متبادر می‌كند. اما آیا همه‌ی گزینه‌ها یعنی مذاكره، تهدید و تحریم؟ این جمله به چه معناست و چرا روی میز اوباما قرار گرفت؟ برای پاسخ به این سؤال باید به ۲ تیر ۸۸ برگردیم؛ به مركز سابان، وابسته به اندیشكده‌ی بروكینگز۱. قرار است مركز سابان پیشنهاد خود مبنی بر راهبرد جدید آمریكا در مواجهه‌ی با جمهوری اسلامی ایران را روی میز رئیس‌جمهور بگذارد: «كدام راه به سمت ایران؟» این در حالی است كه حدود شش ماه از ادای سوگند باراك اوباما به عنوان رئیس‌جمهور آمریكا گذشته و همه منتظر دستاورد شعار «تغییر» در سیاست خارجی  ایالات متحده هستند.

مارتین ایندیك (سفیر پیشین آمریكا در اسرائیل و صاحب نظریه‌ی «مهار دوگانه» در برخورد با ایران و عراق)، میخائیل او‌هانلون (عضو ارشد مركز امنیت و اطلاعات قرن ۲۱) بروس ریدل، (مشاور ارشد ۳ رئیس‌جمهور آمریكا در مسائل خاورمیانه و جنوب آسیا)، كنت پولاك (كارشناس در امور سیاسی و نظامی خاورمیانه و مؤلف كتاب «غیر قابل تصور: ایران، بمب و استراتژی آمریكا»)، سوزان ملونی (مشاور پیشین سیاستی وزارت امورخارجه‌ی آمریكا) و دانیل بای‌من (عضو ارشد سیاست خارجی مركز سابان برای سیاست خاورمیانه) شش استراتژیست مركز سابان هستند كه این مأموریت برعهده‌ی آن‌ها گذاشته شد.


ادامه »

   دوشنبه 9 دی 1392نظر دهید »

امام کاظم علیه السلام می فرماید: عطر زدن و بهره گیری از بوی خوش از اخلاق پیامبران است.

مکارم الاخلاق، ص 40


امام باقر علیه السلام می فرماید: سزاوار است زنان دستانشان را با حنا خضاب کنند، هر چند سالمند باشند و اگر برای آنان زینت شمرده می شود از نامحرم بپوشانند.

الکافی، ج 6، ص 512


امام رضا علیه السلام همواره از بخور عود هندی تازه و سپس گلاب و مشک استفاده می کرد.

مکارم الاخلاق، ص 43

   یکشنبه 20 مرداد 13921 نظر »

بی شک، رو به رو شدن با فرشته الهی آمادگی خاصی می طلبد و امین قریش این آمادگی را در سایه عبادت، تفکر و عنایت الهی به دست آورده بود. آن حضرت در همین حال به سر می برد که فرشته الهی مامور شد آیاتی چند به عنوان آغاز کتاب هدایت و سعادت بر امین قریش بخواند تا او را خلعت نبوت بپوشاند. جبرئیل امین، روز 27 رجب سال چهلم عام الفیل پنج آیه آغازین سوره «علق» را بر پیامبر اعظم عرضه کرد:

بخوان به نام پروردگارت که (جهان) را آفرید؛ همو که انسان را از خون بسته خلق کرد. بخوان و پروردگار تو گرامی تر است؛ کسی که با قلم تعلیم داد و به آدمی آنچه را که نمی دانست آموخت.

جبرئیل ماموریت خود را به انجام رساند و پیامبر نیز پس از نزول وحی، به سوی خانه خدیجه رهسپار شد.

این آیات برنامه اجمالی رسول اکرم را روشن می کند. آیین او خواندن، علم و دانش و به کار بردن قلم است.

بر اساس روایات فراوان از شیعه و اهل تسنن، امیرمومنان نخستین مرد و حضرت خدیجه اولین زنی بودند که ایمان و وفاداری خود را به رسول خدا اعلام کردند و پیامبر چهل ساله نیز مامور شد مردم جهان را به پرستش خدای یگانه، دست برداشتن از بت پرستی و ایمان به روز قیامت فراخواند.

   پنجشنبه 16 خرداد 1392نظر دهید »

پیر مرد فقیری، زندگیش رو در نهایت فقر و تنگدستی می گذروند و با هزار بد بختی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد . از قضا یه روز که به آسیاب رفته بود ، دهقان یه کم گندم تو  گوشه لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های اونو به هم گره زد و در همون حالی که  داشت به خونه بر می گشت با پروردگارش از مشکلات خودش حرف می زد و برای راحت تر شدن زندگیش دعا می کرد  و تکرار می کرد : ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای . پیر مرد در حالی که این دعا رو با خودش زمزمه می کرد و می رفت ، یکباره یک گره از گره های لباسش باز شد و گندم ها به زمین ریخت اون به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت:

 


من تو را کی گفتم ای یار عزیز      کاین کره بگشای و گندم را بریز 

آن گره را چون نیارستی گشود     این گره بگشوندنت دیگر چه بود

 


پیر مرد نشست تا گندم های که روی زمین ریخته رو جمع کنه ولی در کمال ناباوری دید دونه های گندم تبدیل به زر شدند . پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود .

 

 

آره فضل خدا بی انتهاست این ظرفیت ما آدماست که کمه .

 

خدایا به ما شعور و معرفت دانستن حقایق را عطا کن . آمین


خوش به حال اونهايي كه از گناه خسته شدن

بد به حال اونهايي كه از خـــــــدا خسته شدن

کلیدواژه ها: داستان, ظرفیت, فضل
   دوشنبه 30 بهمن 1391نظر دهید »
(((این پست رو تا آخرش بخونین.خیلی جالبه)))

شیطان

بسم الله الرحمن الرحیم

روزی پیامبر(ص) شیطان را در مسجد الحرام دید، پیش او رفت و گفت: «ای نفرین شده، چرا ناراحتی؟».

شیطان گفت: «از دست تو و امت تو ناراحتم».

حضرت فرمود:«چرا از من ناراحتی؟»

شیطان گفت: «چون این همه تلاش می‌كنم كه مردم را گمراه كنم،ولی تو در قیامت از آنها شفاعت می‌كنی و تمام زحمات مرا به هدر می‌دهی،به همین جهت با تو دشمنم و از تو بدم می‌اید».

حضرت فرمود: «از دست امتم چرا ناراحتی؟»

شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند كه امتهای دیگر ندارند:

اول: وقتی به هم می‌رسند،سلام می‌كنند؛سلامی كه اسم خداست و من از این اسم می‌ترسم.

دوم : چون همدیگر را می‌بینند،به یكدیگر دست می‌دهند و تا دست‌هایشان از هم دور نشده است، گناهانشان بخشیده می‌شود.

سوم: وقتی غذا می‌خورند،«بسم الله…» می‌گویندو این باعث می‌شود، دیگر نتوانم غذا بخورم و گرسنه بمانم.

چهارم: بعد از غذا خوردن«الحمدلله» می‌گویند.

پنجم:هر زمان كه نام تو آورده شود،بلند صلوات ختم می‌كنند و آنقدر ثواب آن زیاد است كه من فرار می‌كنم.

ششم: زمانی كه می خواهند كاری كنند،«ان شاء الله» می‌گویند و به همین دلیل،من دیگر نمی‌توانم در كارهایشان مداخله كنم و آنها را بر هم زنم.

هفتم: آنهاصدقه می‌دهند وبه این وسیله،هم گناهانشان آمرزیده می‌شود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور می‌كنند.نبی اكرم(ص) فرمودند:«وقتی انسان دستش را به منظور خارج كردن صدقه،در جیبش فرو می‌برد،هفتاد شیطان دست او را می‌گیرند؛ تا او را منصرف نمایند و نگذارند كه او صدقه بدهد».

هشتم:قرآن می‌خوانند و در خانه‌ای كه قرآن خوانده می‌شود،دیگر جایی برای من نمی‌ماند؛زیرا در آن خانه ملائك رفت و آمد دارند.

نهم:مرا زیاد لعنت می‌كنند و وقتی مرا لعنت می‌كنند،یك زخم بر بدنم می‌افتد و تا زمانی كه همان شخص را به گمراهی نكشانم، آن خوب نمی‌شود.

دهم:وقتی گناهی مرتكب می‌شوند،سریع‌تر توبه می‌كنند و زحمات مرا به هدر می‌دهند.

یازدهم:بعد از عطسه كردن، «الحمدلله»می‌گویند.

حضرت فرمودند: عطسه از طرف خدا و خمیازه از طرف شیطان است. وقتی كسی عطسه كرد،باید الحمدلله بگوید و حق مسلمان بر گردن دیگری است كه اگر كسی را دید كه عطسه می‌كند،بگوید یرحمكم الله .

   جمعه 20 بهمن 1391نظر دهید »

1 2 ...3 ...4 6 8

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
حضرت زهرا (س): خدايى رَا حمد و سپاس گوييد كه به خاطر عظمت و نورش ، هر كه در آسمانها و زمين است به سوى او وسيله مى جويد و ما وسيله او در ميان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جايگاه قدس او و حجّت غيبى و وارث پيامبرانش هستيم.
جستجو
موضوعات
صلوات
بالابر

دريآفت كد بـالآبـر حجاب

آمار
  • امروز: 2
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 1472
  • 1 ماه قبل: 4314
  • کل بازدیدها: 120138

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

کد ِکج شدَنِ تَصآویر