نرم افزار وبلاگ ” مدرسه علمیه صدیقه طاهره (س)”
این نرم افزار مخصوص موبایل هست.
برای دانلود مستقیم اینجـــــــا کلیک کنید.
اطلاعات دانلود: مدرسه علمیه صدیقه طاهره (س)
در تاریخ 22 فروردین حجه الاسلام ابراهیم علی پور نماینده دفتر آیت الله وحید خراسانی در جمع طلاب مدرسه علمیه صدیقه طاهره سلام الله علیها نوشهر بیان داشت:
امام باقر علیه السلام فرمودند: 3 چیز باعث بلد مقامی انسان می شود:
1- سلام کردن به همه مردم 2- مهمانی کردن 3- نماز نیمه شب
و 3 چیز هم برای انسان کشنده است:
1- بخلی که از آن پیروی کند 2- هوا و هوس 3- خودپسندی
و 3 چیز هم باعث نجات انسان می شود: 1- ترس از خدا در نهان و عیان 2- اقتصاد در توانگری و فقر 3- سخن عادلانه در خشم
و 3 چیز هم سبب کفاره گناهان می شود: 1- وضو گرفتن در زمستان ( شادای وضو گرفتن) 2- شب و روز به مسجد رفتن ( انتظاری که در ظهر برای رسیدن شب میکشد تا به مسجد برود) 3- مواظبت بر جماعت
و در ادامه گفت: سوره فجر در عظمت امام حسین علیه السلام نازل شده است. تفسیر و پیام این سوره را می تواند به 4 دسته تقسیم کرد. وی افزود:
دسته اول: از آیه 1 تا 5 می باشد که خداوند 4 قسم خورده اند. که قسم اهمیت مطلب را مشخص میکند.
دسته دوم: از آیه 6 تا 14 می باشد که خداوند استشهاد میکند. می گوید فسادهایی که در زمان عاد و ثمود و فرعون به وجود آمده بخاطر طغیان آنان بوده است.
دسته سوم: از آیه 15 تا 26 می باشد که خداوند علت و ریشه فساد این 3 قوم را می یابد. می گوید فراموش کرده اند که خداوند در کمینشان است. وظیفه خدا می دانند که به آنان کرامت کند و اگه خداوند به آنان روزی کمی بدهد آن را بی احترامی خدا نسبت به خودشان می دانند و می گویند خدا به ما اهانت و توهین کرده است.
ودسته چهارم: از آیه 26 تا 30 می باشد و می گویند انسان هایی که صاحب نفس مطمئنه هستند و حب الهی را همواره در دلشان دارند، اهل بهشت می باشند.
وی خاطر نشان ساخت: 4 قسمی که خداوند در ابتدای سوره خورده است را برخی تفسیر آیه به آیه آن را نسبت به روز و شب عاشورا داده اند و برخی آن را به روز عید قربان نسبت داده اند. در تفسیر عاشورایی ها این پیام به دست می آید که باید همانند امام حسین علیه السلام دل از همه چی کَند. باید از او الگو گرفت. و در تفسیر عید قربانیان این پیام به دست می آید که انسان باید دل از دنیا بکند.
در تاریخ 19 فروردین حجه الاسلام ابراهیم علی پور فرستاده دفتر آیت الله وحید خراسانی در جمع طلاب مدرسه علمیه صدیقه طاهره سلام الله علیها نوشهر بیان داشت:
می دانیم که سوره کوثر در شأن و عظمت حضرت فاطمه سلام الله علیها نازل شده و همچنین می دانیم که قرآن جاودانه است و اثر مستقیمی در زندگی بشر دارد و همین طور قرآن تاریخمند و تاریخی است. کلمه ابتر در سوره کوثر را هم به معنای “دم بریده” می دانیم. مخالفین سوال می کنند که با این اوصافی که بر قرآن و سوره کوثر شد و می گویید که قرآن بر قلب پیامبر نازل شده و برای تسکین دل پیامبر این سوره نازل شده، خب این سوره برای پیامبر و دخترش می باشد. برای دفاع از پیامبر بود و تمام شد و فت، من جوان چرا باید این ها را بخوانم؟؟
وی در ادامه گفت: برای جواب دادن به این افراد باید سوره کوثر را آیه به آیه تفسیر کرد.
سوره کوثر 3 آیه دارد:
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطینک الکوثر
فصل لربک وانحر
ان شانئک هو الابتر
معنای تحت اللفظی آن هم به این ترتیب است:
کوثر را به تو عطا کردیم.
برای پروردگارت نماز بخوان و شتر قربانی کن.
قطعا دشمنان تو خودشان ابتر هستند.
وی در ادامه گفت: چرا خداوند در آیه اول از کلمه “اِنّا” استفاده کرده است؟ چرا از “اِنّی” استفاده نکرده است؟ جمع آورده شده زیرا برای احترام عظمت خودش و کار خودش آورده است.
“لِربک” آورده شده تا بفهماند که ما انسان ها هم تعلیم و تربیتی داریم. تربیتی که خدا، رب آن است.
“اعطیناک” آورده زیرا وقتی چیزی را عطا می کنیم دیگر توقع برگشت آن را نداریم.
لغت “کوثر” را معنای زیادی کردند ولی معنایی که به این سوره می خورد: خیر کثیر است.
وی در ادامه گفت: ابتر: دم بریده، متضادش “خیر کثیر“ می باشد. در تفسیر المیزان “کوثر“ را “خیر کثیر جاری“ تفسیر کرده اند. آیا نسل دشمنانت جاری هستند یا نسل خودت و حضرت زهرا؟
خداوند دو چیز را در قبال عطا از پیامبر می خواهد: 1- نماز خواندن 2- قربانی
“وانحر“ دو تفسیر دارد: 1- شتر 2- دست ها را تا موازی گوش بالا بردن
که ما تفسیر دوم را انتخاب می کنیم یعنی نماز بخوان و دست هایت را تا گوشت بالا ببر و از دنیا ببر.
آیه آخر سوره کوثر تاکید زیادی همراه خود دارد. هم جمله اسمیه است و هم اِنّ هم شانئک و هم ضمیر منفصل دارد.
وی افزود: خداوند به همه انسان ها ( چه کافر و چه مومن ) دو خیر داده است: 1- جان 2- نعمت.
این دو خیر زمانی کثیر می شود که جاری اش کنیم.
خیر کثیر جاری چه می تواند باشد؟ صدقات. صدقات یعنی چه؟ یعنی نشستن در جلسات مذهبی و برای اهل بیت، فرزند صالح به جامعه تحویل دادن.
وی خاطر نشان ساخت: پس این سوره مختص به زمان پیامبر، پیامبر و دختر او نیست بلکه هزاران درس به انسان های همه زمان ها می دهد و عظمت زنان و دختران را ثابت می کند.
نوجوانی شهید سید حسین علم الهدی
مصری ها در اهواز سیرک زده بودند. شده بود پاتوق آدم های بی بند و بار و فاسد. هدفشان، منحرف کردن بچه های مردم بود. کسی هم به فکر نبود. اون موقع حسین، چهارده سالش بود که چند نفر از دوستای مثل خودش رو جمع کرد، رفتند شبانه چادر سیرک رو آتیش زدند و بساط مصری ها رو جمع کردند.
سال ها بود مسیر دور زدن دسته های عزاداری، از میدانی بود که وسط آن مجسمه شاه نصب شده بود. سالی که مسئولیت هیئت با حسین بود، گفت: « مسیر حرکت، باید عوض بشه.» علتش را که پرسیدند، گفت:«ما نمی خواهیم دسته های عزاداری امام حسین دور مجسمه شاه بگردند!» از همان سال، دیگه مسیر عوض شد. مامورهای ساواک در به در دنبالش بودند. وقتی گرفتنش، خشکشون زده بود؛ باورشان نمی شد کار یک بچه سیزده-چهارده ساله باشه.
(ماهنامه امتداد، شماره 3، ص 23)
امام علی علیه السلام:
شجاعت مرد، به قدر همت اوست و غیرتش، به قدر تن ندادن او به ذلت.
میزان الحکمه، ج5، ص486
همه ما در برهه هاي گوناگون زندگي تصميم هايي مي گيريم و با خود عهد مي كنيم كه به آنها عمل كنيم، اما واقعا چند درصد از ما به تصميم هاي خود احترام مي گذاريم و بها مي دهيم؟ واقعيت اين است كه بسياري از ما به تصميم هاي ريز و درشت خود پايبند نيستيم و با خود مي گوييم دفعه ديگر فلان كار را انجام مي دهم، فلان چيز را مي گويم و… اين سستي اراده، ريشه در عدم شناخت ما از وضعيت خودمان دارد. به طور مثال فكر مي كنيم هميشه براي انجام كار مورد نظرمان فرصت داريم. چه بسا كساني كه بارها تصميم به ترك سيگار كشيدن را آغاز كرده اند و وعده داده اند كه يك ماه يا يك سال ديگر آن را ترك مي كنند. معمولا وقتي سال مي خواهد تحويل شود، انسانها به گذشته مي انديشند و دلشان مي خواهد طوري براي آينده برنامه ريزي كنند كه اشتباهات و يا كندروي هايي كه در گذشته داشته اند، به نحو احسن جبران شود، اما فقط مدتي در تصميم خود پا بر جا هستند و يك وقت چشم باز مي كنند و مي بينند يك سال ديگر گذشت و آنها همان آدم گذشته هستند و تقريبا كوچكترين تغييري در رفتار و اخلاق خود به وجود نياورده اند! اين بدقولي و بدعهدي به خود را مي توان به همه موضوعات تعميم و گسترش داد. تا به حال چند بار پيش آمده از خطا و گناه توبه كرده ايم و باز همان را تكرار كرده ايم؟ چقدر به خودمان وعده داده ايم كه از شنبه نماز مي خوانيم، حلال و حرام را رعايت مي كنيم، به طور منظم سركار مي رويم، درسمان را خوب مي خوانيم، ديگر غيبت كسي را نمي كنيم و… و افسوس كه شنبه ها و در واقع هفته ها و ماه ها و سال ها از پي هم مي آيند و مي روند و ما به عهدمان وفا نمي كنيم، چون تصميم قاطعي نگرفته ايم و با تمام وجود خود را براي اجراي تصميمات خود آماده نكرده ايم. بگذريم، سال نو بهانه خوبي است كه با يك تصميم جدي و قاطع در راه كمال خود قدم برداريم. نقطه ضعف ها، كم كاري ها، خطاها و اشتباهات را ترميم كنيم و كنار بگذاريم و آدمي ديگر شويم، درست مثل طبيعت كه از سرما و بي برگي زمستان به هواي معتدل و سرسبزي بهار مي رسد و خواستني و دلنشين مي شود.
ان شاء الله
هر چقدر به بچه ها می گفت «کم توقع باشید»، خودش چند برابر رعایت می کرد. مادرش می گوید: علی آبگوشت نمی خورد. یک بار که از مدرسه آمد، من توی حیاط بودم. دیگ آبگوشت رو گذاشته بودم روی چراغ و داشتم لباس می شستم. آمد و گفت: عزیز، گشنمه. ناهار چی داریم؟ گفتم: آبگوشت، علی جان؛ ببخشید، کار داشتم، وقت نکردم چیز دیگه ای درست کنم.
بچه ام هیچی نگفت. می دونستم آبگوشت دوست نداره. سرش را پایین انداخت و رفت توی آشپزخانه. دنبالش رفتم. دیدم کتری را پر کرد و گذاشت روی چراغ و چایی دم کرد. بعدشم چایی رو شیرین کرد، با نون خورد و رفت خوابید.
( خدا می خواست زنده بمانی، ص 160)
شادي روح شهدا صلوات
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
خشنودی خدا در خشنودی پدر و مادر، و دلگیری خدا در دلگیری آنهاست.
نهج الفصاحه، س 503، ح1665
اين روزها آسمانِ چادرش را قطره هاي اشك ستاره باران كرده اند. اين روزها مادرم زهراتر از هميشه است و نورش را در سراسر زمان و مكان مي پاشد. حتي در قلبِ ظلمت ها. باران نور است ديگر. نگاه به كشتزار و شوره زار نمي كند. مادرم زهرا سلام الله عليها همه مان را دارد. مادرم زهرا سلام الله عليها، دلتنگ همه مان شده.
آمده ايم دوباره سينه هامان را پر از آه كنيم. دور تا دور، زير بيرق هيئت وبلاگي بنشينيم. تا شايد مادر كمي كمتر آه بكشد. و كمي از آه بي شمارش را به ما ببخشد. تا بلكه آه هايمان هم رنگ مادر شوند و با او بگوييم، از ولايت، از فدك، از كوچه هاي مدينه، از بحرين، از فلسطين، از انتظار….
برنامه به شرح زير خواهد بود انشاالله:
( هر وبلاگ نويس، نوشته اي هديه مي كند به بي بي فاطمه زهرا سلام الله عليها، (kowsarblog.ir) در هيئت وبلاگي كوثر بلاگ مطالب مي تواند دلنوشته، شعر، مقاله، عكس، كار گرافيكي، نقاشي و يا هر اثر ديگري باشد و هيچ قالب محدودكننده اي وجود ندارد.
ذيل عنوان مطلب خود ذكر كنيد: هديه به بي بي فاطمه (س)
نوجواني شهيد عليرضا كريمي
بعداز ماجراي بني صدر، يك روز با بچه ها، سر قضيه نافرماني بني صدر از امام، خيلي بحث كرديم. ديديم عليرضا يك گوشه اي ايستاده و با حالت خاصي به ما نگاه مي كنه؛ مثل اينكه داشت با نگاهش مطلبي را به ما مي گفت. رفتم پيشش و گفتم: چيزي شده؟ گفت: «ميشه بگيد سر چي داريد بحث مي كنيد؟! خدا به ما ولي فقيه داده، ما رهبر داريم، راهمون معلومه، هر چي آقا فرمود همونه، ما بايد اطاعت كنيم. اين بازي هاي سياسي بد نيست؛ اما خيلي دور و بر اين مسائل چرخيدن، ما را از اصل موضوع-كه ولايت فقيه باشد- دور مي كنه.» و ادامه داد:«حواستون كجاست؟! يادتون رفته كه امام فرمود:
پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد؟!»
(مسافر كربلا، ص 34)
امام علي عليه السلام:
در مورد ولايت مداري مالك اشتر فرمودند:«او در هيچ كاري، پيش نمي افتد، بر نمي گردد، رو برنمي گرداند و جلو نميرود؛ مگر منِ علي دستور بدهم.»
نهج البلاغه، نامه 38
الهي !
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم، نه تو آنی كه گدا را ننوازي به نگاهی.
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی.
پشت دیوار نشینم، چو گدا بر سر راهی. كس به غیر از تو نخواهم، چه بخواهی چه نخواهی.
باز كن در، كه جز این خانه مرا نیست پناهی.
نوجوانی شهید علی پور حبیب
ظرف ها را از مادر گرفت، شست و گفت: دستات دیگه حساسیت گرفته مادر. مادر رفت سراغ غذا که روی اجاق گاز بود. پسر، دنبال مادر رفت؛ مثل اینکه می خواست به مادر چیزی بگوید. رفت کنار مادر و خیلی مؤدب گفت: مادر چرا اسمم را گذاشتید فرزام؟! چرا علی نه؟! حسین نه؟! …. و ادامه داد که :«آخه آدم با شنیدن فرزام، یاد هیچ انسان خوبی نمی افته! من اصلا صاحب نامم رو نمی شناسم که بهش افتخار کنم!» از همان روز به بعد بود که همه، علی صداش می زدند.
(آب زیر کاه، ص 37)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
نام های نیکو بر خود نهید؛ زیرا در روز قیامت، شما را به نام صدا می زنند؛ و بهترین نام ها، نام پیامبران و امامان است.
اصول کافی، ج6، ص19، ح10
بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟
براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…
دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه
گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره
از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه
<< 1 ... 49 50 51 ...52 ...53 54 55 ...56 ...57 58 59 ... 65 >>