« مسير حركت، بايد عوض بشه | نوجوانی شهید علی صیاد شیرازی » |
همه ما در برهه هاي گوناگون زندگي تصميم هايي مي گيريم و با خود عهد مي كنيم كه به آنها عمل كنيم، اما واقعا چند درصد از ما به تصميم هاي خود احترام مي گذاريم و بها مي دهيم؟ واقعيت اين است كه بسياري از ما به تصميم هاي ريز و درشت خود پايبند نيستيم و با خود مي گوييم دفعه ديگر فلان كار را انجام مي دهم، فلان چيز را مي گويم و… اين سستي اراده، ريشه در عدم شناخت ما از وضعيت خودمان دارد. به طور مثال فكر مي كنيم هميشه براي انجام كار مورد نظرمان فرصت داريم. چه بسا كساني كه بارها تصميم به ترك سيگار كشيدن را آغاز كرده اند و وعده داده اند كه يك ماه يا يك سال ديگر آن را ترك مي كنند. معمولا وقتي سال مي خواهد تحويل شود، انسانها به گذشته مي انديشند و دلشان مي خواهد طوري براي آينده برنامه ريزي كنند كه اشتباهات و يا كندروي هايي كه در گذشته داشته اند، به نحو احسن جبران شود، اما فقط مدتي در تصميم خود پا بر جا هستند و يك وقت چشم باز مي كنند و مي بينند يك سال ديگر گذشت و آنها همان آدم گذشته هستند و تقريبا كوچكترين تغييري در رفتار و اخلاق خود به وجود نياورده اند! اين بدقولي و بدعهدي به خود را مي توان به همه موضوعات تعميم و گسترش داد. تا به حال چند بار پيش آمده از خطا و گناه توبه كرده ايم و باز همان را تكرار كرده ايم؟ چقدر به خودمان وعده داده ايم كه از شنبه نماز مي خوانيم، حلال و حرام را رعايت مي كنيم، به طور منظم سركار مي رويم، درسمان را خوب مي خوانيم، ديگر غيبت كسي را نمي كنيم و… و افسوس كه شنبه ها و در واقع هفته ها و ماه ها و سال ها از پي هم مي آيند و مي روند و ما به عهدمان وفا نمي كنيم، چون تصميم قاطعي نگرفته ايم و با تمام وجود خود را براي اجراي تصميمات خود آماده نكرده ايم. بگذريم، سال نو بهانه خوبي است كه با يك تصميم جدي و قاطع در راه كمال خود قدم برداريم. نقطه ضعف ها، كم كاري ها، خطاها و اشتباهات را ترميم كنيم و كنار بگذاريم و آدمي ديگر شويم، درست مثل طبيعت كه از سرما و بي برگي زمستان به هواي معتدل و سرسبزي بهار مي رسد و خواستني و دلنشين مي شود.
ان شاء الله
دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار
داده ست تکیه مادر هستی به دیوار
هرلحظه دردی تازه داغی تازه دارد
در چشم خود غم های بی اندازه دارد
مثل شبی تیره ست دنیای مقابل
تنها هلالی مانده از آن ماه کامل
گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی
آهی به لب می آورد از درد آهی
لبریز از دردست اما غرق احساس
دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس
آه این نسیم با محبت، مادرانه
دستی کشیده بر سر و بر روی خانه
شرمنده احساس او شد خانه داری
با هر نفس آه از در و دیوار جاری
شب، نیمه شب خسته شکسته، مات، مبهوت
دستی به سر می گیرد و دستی به تابوت
از خانه بیرون می رود ناباورانه
جان خودش را می برد بر روی شانه
خورده گره با گرد غربت سرنوشتش
در خاک پنهان می شود پنهان بهشتش
نفسی علی … آه از دل پر درد او آه
یا لیتها… آه از دل پر درد او آه
این روزها دستی به سمت ذوالفقار است
سيد محمد جواد شرافت
یا علی(ع) رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود
یا علی(ع) قبر پرستویت کجاست؟
آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه (س)خوش کرده ام
حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است
فاطمه (س) حلال صدها مشکل است
شهادت جگرگوشه وریحانه پیامبربرهمگان تسلیت باد.
فرم در حال بارگذاری ...