« اعجاز سوره كوثر | تصميم قاطع » |
نوجوانی شهید سید حسین علم الهدی
مصری ها در اهواز سیرک زده بودند. شده بود پاتوق آدم های بی بند و بار و فاسد. هدفشان، منحرف کردن بچه های مردم بود. کسی هم به فکر نبود. اون موقع حسین، چهارده سالش بود که چند نفر از دوستای مثل خودش رو جمع کرد، رفتند شبانه چادر سیرک رو آتیش زدند و بساط مصری ها رو جمع کردند.
سال ها بود مسیر دور زدن دسته های عزاداری، از میدانی بود که وسط آن مجسمه شاه نصب شده بود. سالی که مسئولیت هیئت با حسین بود، گفت: « مسیر حرکت، باید عوض بشه.» علتش را که پرسیدند، گفت:«ما نمی خواهیم دسته های عزاداری امام حسین دور مجسمه شاه بگردند!» از همان سال، دیگه مسیر عوض شد. مامورهای ساواک در به در دنبالش بودند. وقتی گرفتنش، خشکشون زده بود؛ باورشان نمی شد کار یک بچه سیزده-چهارده ساله باشه.
(ماهنامه امتداد، شماره 3، ص 23)
امام علی علیه السلام:
شجاعت مرد، به قدر همت اوست و غیرتش، به قدر تن ندادن او به ذلت.
میزان الحکمه، ج5، ص486
فرم در حال بارگذاری ...