پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [1]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
اگر ناخن کاشته شده قابل برداشتن نبوده یا ازاله آن مستلزم ضرر و مشقّت باشد و با وجود ناخن ها قدرت بر رساندن رطوبت به پوست دست نباشد، مسح بر روى همین ناخنها کافى است و غسل نیز همین حکم را دارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
مانع غسل و وضو است.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
باید قبل از غسل و وضو آن چه را که مانع رسیدن آب به عضو غسل و وضو باشد جدا کرد.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
اگر ناخن کاشته شده از نظر عقلا بخشی از بدن تلقی شود حکم ناخن اصلی را دارد ولی اگر شیء اضافه محسوب گردد و مانع رسیدن آب به عضو اصلی در وضو یا غسل شود موجب بطلان آنها است.
یک انسان متشرع باید خواسته های خود را در چارچوب شرع قرار دهد و قطعا توفیق الهی بیش از آنچه داده است را عرضه خواهد کرد. لینک به سایت استفتائات
[1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست.
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران، 104)
و بايد از ميان شما گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند و آنان همان رستگارانند
and from among you there should be a party who invite to good and enjoin what is right and forbid the wrong, and these it is that shall be successful - AL-E-IMRAN - 104
روزگاری شهر ما ویران نبود دین فروشی اینقدر ارزان نبود
صحبت از موسیقی و عرفان نبود هیچ صوتی بهتر از قرآن نبود
دختران را بی حجابی ننگ بود رنگ چادر بهتر از هر رنگ بود
مرجعیت مظهر تکریم بود حکم او را عالمی تسلیم بود
اینک اما ………
پشت پا بر دین زدن آزادگی است
حرف حق گفتن عقب افتادگی است
آخر ای پرده نشین فاطمه کی رسی برداد دین فاطمه
اللهم عجل لولیک الفرج…………
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «اگر حدیثی از قول من به شما نقل شد که با قرآن کریم و عقل مطابقت نداشت، آن را به سینه دیوار بزنید و نپذیرید»، حال مسئله دامادی حضرت قاسم علیهالسلام و اهتمام حسین علیهالسلام بدان، آن هم در چنین روز و شرایطی از همین موارد است. آیا خود ما باشیم، چنین خواهیم کرد؟!
تصور کنید [العیاذ بالله]، در شرایط کربلا و بهبهی تاسوعا یا عاشورا، که از سویی تمام اسلام در مقابل تمام کفر قرار گرفته است - از سوی دیگر اهل بیت در محاصره هستند - از سویی دیگر تشنگی امان همه از مرد و زن، پیر و جوان و حتی کودکان را بریده است و در نهایت همه منتظر فاجعهای بزرگ و قتل عام هستند، یک دفعه امام حسین علیهالسلام بفرماید: مراسم عقد و عروسی و حجله برپا کنید، تا هم قاسم داماد نشده شهید نشود و هم من دامادی او را ندیده از دنیا نروم؟!
بیتردید این تحریفات و دروغها همینطوری و از روی احساسات و نیز غفلت به واقعهی عاشورا اضافه نشده است، بلکه هدفدار بوده است و امروزه نیز ترویج آن کاملاً هدفدار است، هر چند عدهای عوام، از روی خرافه و جهالت، عامل این ترویج باشند.
بدیهی است که با قبول این دروغ بزرگ، نگاه به امام حسین علیهالسلام و نهضت جاودانهاش تغییر مییابد و نگاه به حضرت قاسم علیهالسلام، از نوجوانی که آن قدر معرفت، ایمان، اخلاص دارد و آن قدر ولایت پذیر است که مرگ در این راه را «احلی من العسل - گواراتر از عسل» میداند، با نگاه به «قاسم داماد» که در وجد عقد و عروسی است، آن هم شب شهادت یا روز آن، بسیار متفاوت و حتی متضاد میگردد.
دشمنان چون نتوانستند این عشق و شور عاشقانه و نیز بیدار کننده و حرکت بخش شیعیان، که برای آنان دردسرساز بوده و هست را کنترل و خاموش کنند، سعی کردند تا با تحریفات خود نگاه را تغییر دهند. نگاهی که در آن نه تنها «معرفت و عشق» شورآفرین، بیدار کننده، جهت بخش و حرکت دهنده نیست، بلکه کاملاً تخدیر کننده است.
سعی دارند همه وقایع را از قیام برای «امر به معروف و نهی از منکر» و شعار قرار دادن «هیهات من الذّلة»، و مقابله با ظلم و بیداد و ستم و استکبار و کفر، به یک رومان، تراژدی و در نهایت فیلم هندی مبدل کنند!
به اغلب فیلمها و سریالهای ایرانی و هندی و ترکیهای (جهان اسلام) که نگاه کنید، متوجه توطئه میشوید که سوژه اصلاً مهم نیست، بلکه محور داستان عشق و عاشقی و هوس زن و مرد نسبت به یک دیگر است.
به ما میگویند که اهل بیت علیهمالسلام و نیز کربلاییان را الگوی خود قرار دهید. خُب حالا سؤال میکنیم که اگر پدری، یا عمویی که جای پدر است و نوجوانی دارد، در چنین موقعیتی قرار گرفت، به چه باید بیاندیشد و چه باید بکند؟! در اندیشه دامادی و زن دادن نوجوانش، آن هم در وسط جبهه، در حال محاصره، تشنگی و چند ساعت مانده به مرگ و شهادت بیافتد؟!
تردید نکنید که «قاسم داماد» - شهید فهمیده و نوجوانان مؤمن و مجاهد و ظلم ستیز و بصیر و از جان گذشته در راه اسلام و مسلمین بار نمیآورد، بلکه این کار و اثر ایمان و ولایتپذیری و شهادت طلبی «قاسم بن الحسن علیهالسلام» است که نوجوانان و جوانان را در ایمانشان محکم و استوار میسازد.
وقتی در مراسم بزرگداشت کربلا، عاشورا و یاد و خاطرهی نوجوان برجستهای چون «قاسم بن الحسن علیهالسلام»، به جای تبیین جریانات انحرافی، معرفی اسلام یزیدی و امریکایی، تشریح علل و عوامل تخدیر و انحراف مسلمین، معرفی سردارانی چون ایشان و نیز ذکر مصیبت، سفرهی عقد بگسترانند، حجلهی نمادین بیارایند، شیرینی و گل و نقل و نبات پخش کنند، برای عزادار بیچاره چه میماند و به کدام سو کشیده میشود؟!
شهید مطهری (تحریفهای عاشورا):
«… از این بالاتر میگوید در همان گرما گرم روز عاشورا که می دانید مجال نماز خواندن هم نبود امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند. حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند و تا امام این دو رکعت نماز را خواندند، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که میآمد از پا در آمدند. پس مجالی برای نماز خواندن به اینها نمیدادند. ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید من میخواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم در اینجا لااقل شبیه آن هم که شده ببینم. من آرزو دارم، آرزو را که نمی شود به گور برد!
شما را به خدا ببینید حرفهایی را گاهی وقتها از یک افراد خیلی سطح پایین میشنویم که میگویند من آرزو دارم مثلاً عروسی پسرم را ببینم، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم، به فردی چون حسین بن علی نسبت میدهند آن هم در گرما گرم زد و خورد که مجال نماز خواندن هم نیست!! و میگویند حضرت فرمود من در همین جا میخواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد بکنم و یک شکل از عروسی هم که شده است من در اینجا راه بیاندازم! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانیهای قدیم ما هرگز جدا نمیشد، عروسی قاسم نو کدخدا؛ یعنی نو داماد بود، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد. …»
كوچـه هاے شهر عوض شده بود
همـه جا سیاه !
پرچم ها، پارچـه ها، خانـه ها…
با خودش گفت :
“چـه فلسفـه ای زیباتر!
تا ابد سیاه پوش حسین (ع) مـﮯ شوم”
دختركـ تصمیمش را گرفته بود…
بسیار (با پیامک و …) شایع میکنند که امام حسین (ع) و یارانش را شیعیان کشتند؟!
ضد تبلیغ علیه کربلا، عاشورا و قیام حسینی (ع) بسیار تشدید شده است و این همه نه فقط به خاطر عظمت و تأثیر آن، بلکه به خاطر توجه روزافزون شیعیان و کلّ جهان اسلام به اهداف، پیامها و آموزههای این قیام است. امروز شعار «هیهات منّ الذلة»، فریاد مسلمانانی از شیعه و سنّی است که علیه طاغوتهای درونی و بیرونی و نیز ظلم و ظالم به پاخواستهاند و این نگاه و بازشناسی، درون و برون دشمنان اسلام و مسلمین، اذناب و البته ستون پنجمیها را میسوزاند و قطعاً این ستون پنجمیها نه شیعه هستند و نه سنّی و نه دلشان برای امام حسین (ع) سوخته است، بلکه:
«فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضًا وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» (البقره، 10)
ترجمه: در دلهایشان مرضى است و خدا بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مىگفتند عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت.
الف - اما از آن جا که به قول امام سجاد علیه السلام «خدا را شکر میکنیم که دشمنان ما را از احمقها قرار داد»، همین افتراهای آنها حامل پیامها و اذعانهایی به حقایقی است که علیه آن جنگ نرم میکنند. از جمله:
الف/1: ضد تبلیغ علیه کربلا و عاشورا مبنی بر این که آن چه تاریخ و شیعیان میگویند دروغ است را خودشان نفی و خنثی میکنند، چرا که اذعان میکنند امام و یارانش در کربلا و عاشورا کشته شدهاند.
الف/2: اقرار میکنند که به شهادت رساندن حضرت و یارانش به ناحق و عین ظلم میباشد و هر کس این کار را کرده است، ظالم است. چرا که سعی دارند گناه این ظلم برزگ را به گردن شیعیان بیاندازند. پس اقرار دارند که اصل کار محکوم است.
الف/3: از سوی دیگر ضمن بروز بیشتر بغض بیمنطق خود، جهل شان را نیز نمودارتر میکنند و نشان میدهند که بدون هیچ مطالعهای فقط حرف میزنند و شعار میدهند و در واقع چشم بسته مزدوری میکنند.
معاویه شیعه بود یا یزید؟ آل ابی سفیان شیعه بودند یا آل مروان یا بنی امیّه؟ عمر سعد شیعه بود یا ابن زیاد؟ شمر شیعه بود یا خولی یا حرمله؟ سنان بن انس که به گلوی حضرت شمشیر زد شیعه بود یا حكیم بن طفیبل که حضرت عباس (ع) را به شهادت رساند و لباسش را به غارت برد؟ حصین بن نُمَیر که در ظهر عاشورا به امام و نمازش اهانت کرد و حبیب بن مظاهر را کشت شیعه بود یا …؟
ب - اگر گفتند که گفته شده است برخی مثل شمر قبلاً در فلان سپاه بودند یا ابن ملجم خوارجی که حضرت علی (ع) را به شهادت رساند، قبلاً در جنگها شرکت داشت و …، بگویید: قبلاً خیلیها، خیلی طورها بودند، ملاک حال فعلی افراد است. ما در همین عمر کوتاه انقلاب و نظام خودمان تجربهها داشتیم. آیت الله العظمی داشتیم که در توطئه قتل امام خمینی (ره) نه تنها مخالف، بلکه حتی بی طرف نیز نبود - رئیس جمهور داشتیم که با منافقین هم پیمان شدند و به فرانسه گریختند - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم (مهاجرانی) که نوکر انگلیس از آب درآمد - نخست وزیر انقلابی داشتیم که به کف و صوت امریکا، انگلیس - اسرائیل و منافقین و بهاییها و سلطنت طلبها تکیه کرده و به حمایت آنها دل خوش کردند - به اصطلاح فلسفه شناس و اسلام شناس (سروش) داشتیم که اکنون حتی وحی الهی را «تجربه شخصی» میخواند و … .
ج -شیعه یعنی پیرو. بدیهی است کسی که پیرو کسی باشد، اقدام به مخالفت او نمیکند، چه رسد به دشمنی و قتل او. پس هیچ یک از کسانی که با امام حسین (ع) جنگیدند و یا حتی با زبان، ضد تبلیغ، شایعه، تهمت، کمک مالی، کمک تسلیحاتی، جنگ روانی و …، امکانات برای سپاهیان دشمن فراهم کردند و یا در طول تاریخ [تا قیامت] در این خط و جبهه قرار گرفته و میگیرند، از پیروان ایشان نبوده و نیستند و حتی نه تنها اهل سنّت نیز نیستند، بلکه اصلاً مسلمان هم نیستند. و قطعاً چنان چه حضرتش فرمود: حتی یک انسان آزاده نیز نیستند و از رحمت خدا بدورند (ملعون هستند - یعنی دور شده از رحمت).
و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ
و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنان كه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند.
چند سال پیش مقالهای انگلیسی منتشر شد با این عنوان كه «چرا زنهای انگلیسی مسلمان میشوند؟» پژوهشگر این مقاله نوشته بود كه من یك زن جوان انگلیسی و اهل تمام سرگرمیهای امروزی جوانان انگلیسی هستم. در ضمن به كارهای پژوهشی هم مبادرت میكنم. مدتی بود كه دغدغهای ذهنم را مشغول كرده بود و آن اعتبار و حیثیت زن در جامعه بود. به همین خاطر راجع به وضعیت زنان در ادیان مختلف مطالعه كردم. به مطالعهی اسلام كه رسیدم، به عنوان یك دین شهوانی از آن نفرت داشتم، اما وقتی خوب مطالعه كردم، متوجه شدم آنچه در اسلام وجود دارد، با شنیدههای من تفاوت بسیاری دارد. جذابیتهای اسلام مرا غرق در خودش كرد؛ تا جایی كه احساس كردم زن در اسلام از یك حریم، حفاظ و حیثیت والایی برخوردار است و این مسأله دغدغههای ذهنی مرا برطرف كرد. نویسندهی این مقاله در ادامه نوشته بود: همین مسأله دلیل اصلی گرایش زنان انگلیسی به اسلام است.
خدای متعال از زن و مرد تنها خوشش نمیآید، مخصوصاً آنهایی كه جوانند و بار اولشان است. مخصوص جوانها هم نیست. خدای متعال از زندگی مشترك و مزدوج خوشش میآید.1 آدم تنها، مرد تنها و زن تنها كه همهی عمر را به تنهایی میگذرانند، از دید اسلام یك چیز مطلوبی نیست مثل یك موجود بیگانه است در مجموعه پیكرهی انسانی. اسلام این طور خواسته كه خانواده، سلول حقیقی مجموعهی پیكرهی جامعه باشد نه فرد تنها.2
———
منابع:
1. خطبهی عقد مورخهی 20/11/1375
2. خطبهی عقد مورخهی 5/10/1375
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است: [1]
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
اگر ناخن کاشته شده قابل برداشتن نبوده یا ازاله آن مستلزم ضرر و مشقّت باشد و با وجود ناخن ها قدرت بر رساندن رطوبت به پوست دست نباشد، مسح بر روى همین ناخنها کافى است و غسل نیز همین حکم را دارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
مانع غسل و وضو است.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مدظله العالی):
باید قبل از غسل و وضو آن چه را که مانع رسیدن آب به عضو غسل و وضو باشد جدا کرد.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
اگر ناخن کاشته شده از نظر عقلا بخشی از بدن تلقی شود حکم ناخن اصلی را دارد ولی اگر شیء اضافه محسوب گردد و مانع رسیدن آب به عضو اصلی در وضو یا غسل شود موجب بطلان آنها است.
یک انسان متشرع باید خواسته های خود را در چارچوب شرع قرار دهد و قطعا توفیق الهی بیش از آنچه داده است را عرضه خواهد کرد. لینک به سایت استفتائات
[1] . استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی)، توسط سایت اسلام کوئست.
<< 1 ... 21 22 23 ...24 ...25 26 27 ...28 ...29 30 31 ... 36 >>