« در ایران چه خبر است؟؟!! | بصیرت عاشورایی » |
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله فرمودند: «اگر حدیثی از قول من به شما نقل شد که با قرآن کریم و عقل مطابقت نداشت، آن را به سینه دیوار بزنید و نپذیرید»، حال مسئله دامادی حضرت قاسم علیهالسلام و اهتمام حسین علیهالسلام بدان، آن هم در چنین روز و شرایطی از همین موارد است. آیا خود ما باشیم، چنین خواهیم کرد؟!
تصور کنید [العیاذ بالله]، در شرایط کربلا و بهبهی تاسوعا یا عاشورا، که از سویی تمام اسلام در مقابل تمام کفر قرار گرفته است - از سوی دیگر اهل بیت در محاصره هستند - از سویی دیگر تشنگی امان همه از مرد و زن، پیر و جوان و حتی کودکان را بریده است و در نهایت همه منتظر فاجعهای بزرگ و قتل عام هستند، یک دفعه امام حسین علیهالسلام بفرماید: مراسم عقد و عروسی و حجله برپا کنید، تا هم قاسم داماد نشده شهید نشود و هم من دامادی او را ندیده از دنیا نروم؟!
بیتردید این تحریفات و دروغها همینطوری و از روی احساسات و نیز غفلت به واقعهی عاشورا اضافه نشده است، بلکه هدفدار بوده است و امروزه نیز ترویج آن کاملاً هدفدار است، هر چند عدهای عوام، از روی خرافه و جهالت، عامل این ترویج باشند.
بدیهی است که با قبول این دروغ بزرگ، نگاه به امام حسین علیهالسلام و نهضت جاودانهاش تغییر مییابد و نگاه به حضرت قاسم علیهالسلام، از نوجوانی که آن قدر معرفت، ایمان، اخلاص دارد و آن قدر ولایت پذیر است که مرگ در این راه را «احلی من العسل - گواراتر از عسل» میداند، با نگاه به «قاسم داماد» که در وجد عقد و عروسی است، آن هم شب شهادت یا روز آن، بسیار متفاوت و حتی متضاد میگردد.
دشمنان چون نتوانستند این عشق و شور عاشقانه و نیز بیدار کننده و حرکت بخش شیعیان، که برای آنان دردسرساز بوده و هست را کنترل و خاموش کنند، سعی کردند تا با تحریفات خود نگاه را تغییر دهند. نگاهی که در آن نه تنها «معرفت و عشق» شورآفرین، بیدار کننده، جهت بخش و حرکت دهنده نیست، بلکه کاملاً تخدیر کننده است.
سعی دارند همه وقایع را از قیام برای «امر به معروف و نهی از منکر» و شعار قرار دادن «هیهات من الذّلة»، و مقابله با ظلم و بیداد و ستم و استکبار و کفر، به یک رومان، تراژدی و در نهایت فیلم هندی مبدل کنند!
به اغلب فیلمها و سریالهای ایرانی و هندی و ترکیهای (جهان اسلام) که نگاه کنید، متوجه توطئه میشوید که سوژه اصلاً مهم نیست، بلکه محور داستان عشق و عاشقی و هوس زن و مرد نسبت به یک دیگر است.
به ما میگویند که اهل بیت علیهمالسلام و نیز کربلاییان را الگوی خود قرار دهید. خُب حالا سؤال میکنیم که اگر پدری، یا عمویی که جای پدر است و نوجوانی دارد، در چنین موقعیتی قرار گرفت، به چه باید بیاندیشد و چه باید بکند؟! در اندیشه دامادی و زن دادن نوجوانش، آن هم در وسط جبهه، در حال محاصره، تشنگی و چند ساعت مانده به مرگ و شهادت بیافتد؟!
تردید نکنید که «قاسم داماد» - شهید فهمیده و نوجوانان مؤمن و مجاهد و ظلم ستیز و بصیر و از جان گذشته در راه اسلام و مسلمین بار نمیآورد، بلکه این کار و اثر ایمان و ولایتپذیری و شهادت طلبی «قاسم بن الحسن علیهالسلام» است که نوجوانان و جوانان را در ایمانشان محکم و استوار میسازد.
وقتی در مراسم بزرگداشت کربلا، عاشورا و یاد و خاطرهی نوجوان برجستهای چون «قاسم بن الحسن علیهالسلام»، به جای تبیین جریانات انحرافی، معرفی اسلام یزیدی و امریکایی، تشریح علل و عوامل تخدیر و انحراف مسلمین، معرفی سردارانی چون ایشان و نیز ذکر مصیبت، سفرهی عقد بگسترانند، حجلهی نمادین بیارایند، شیرینی و گل و نقل و نبات پخش کنند، برای عزادار بیچاره چه میماند و به کدام سو کشیده میشود؟!
شهید مطهری (تحریفهای عاشورا):
«… از این بالاتر میگوید در همان گرما گرم روز عاشورا که می دانید مجال نماز خواندن هم نبود امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند. حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند و تا امام این دو رکعت نماز را خواندند، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که میآمد از پا در آمدند. پس مجالی برای نماز خواندن به اینها نمیدادند. ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود حجله عروسی راه بیندازید من میخواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم در اینجا لااقل شبیه آن هم که شده ببینم. من آرزو دارم، آرزو را که نمی شود به گور برد!
شما را به خدا ببینید حرفهایی را گاهی وقتها از یک افراد خیلی سطح پایین میشنویم که میگویند من آرزو دارم مثلاً عروسی پسرم را ببینم، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم، به فردی چون حسین بن علی نسبت میدهند آن هم در گرما گرم زد و خورد که مجال نماز خواندن هم نیست!! و میگویند حضرت فرمود من در همین جا میخواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد بکنم و یک شکل از عروسی هم که شده است من در اینجا راه بیاندازم! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانیهای قدیم ما هرگز جدا نمیشد، عروسی قاسم نو کدخدا؛ یعنی نو داماد بود، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد. …»
فرم در حال بارگذاری ...