انا لله و انا الیه راجعون
اکنون که مشیت الهی آن طور رقم خورد که پدرم را از زیارت خود به میثاق خود ببرد چاره ای جز صبر و آرزوی آمرزش برای پدرمان و سایر از دست رفته ها نداریم. در سنت ما آن کس را که مصیبتی فرود می آید، تسلی می دهند و با او هم دردی میکنند. هر چند تسلی ما زخم و زبان شد و توهین و افترا.
گله ای نیست از آن کس که پدرم را نشناخت و او را به جهالت متهم کرد.
گله ای نیست از آنکه پدرم را به بی توجهی به فقیران متهم کرد. حتما آن شخص نمیدانسته که پدرم هر سال یک پنجم مالش را خمس و یک هم کشتش را زکات می داده است و هر روزه ای از او که قضا شد گرسنه ای را سیر کرد.
گله ای نیست از بی انصافانی که نمیدانستند پدرم قربانی هر ساله عید قربان را به کودکان یتیم میدهد. همان بی انصافانی که هر سال به طعنه میگفتند بجای کشتن، درخت بکار!
گله ای نیست چون که بسیاری از یتیمان و فقیران کوفی که علی را به بی توجهی متهم می کردند تنها بعد از مرگ او فهمیدند که آن ناشناسی که شبها برای آنها طعام می آورد کیست!
گله ای نیست از آنها که خرج کردن برای یک بار رفتن به مکه در تمام عمر را جهل می شناسند ولی خرج ده سفر حج را در یک شب خرج عیش و نوش می کنند، همان مجالسی که فقرا را به آنها راه نمی دهند.
گله ای نیست، گله ای نیست، گله ای نیست چون خدایی هست.
اما گله ای دارم به آن کس که میگوید ” خدا را در اشک کودک یتیمی جستجو کن” و اکنون که کودکی یتیم شده است مرگ پدرش را مایه خنده خود کرده است. از شما میپرسم با کدام دین و آیین یتیم شدن کودکی، مرگ فرزندی و یا همسری را مایه خنده میدانید؟
اگر خدا در اشک یتیمی میبینید از شما همدردی نمیخواهیم لطفا نمک به زخممان نپاشید که مولایمان حسین گفته است: اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.
نقل است که این عکس ها روی یکی از صفحات فیس بوک که توسط صهیونیست های افراطی اداره میشه گذاشته شده
بالای عکس عنوانی با این مضمون نوشته شده :
« وضعیتی مطلوب در جهان »
واما تعجب میکنید اگه بدونید کامنتی که بیشترین لایک رو گرفته بود چقدر زیبا بیان کرده بود که :
«درسته ! اما اگه مسلمون ها بایستند همه اونها سرنگون خواهند شد»
جنگ نرم تفنگ نمی خواهد،چادر می خواهد.!!!
چند وقتی است که پیامکی مجعول تحت عنوان محاصره حرم حضرت رقیه (س) و احتمال تخریب آن به صورت سراسری در کشور پخش شده که البته هر بار نیز خبر آن از سوی مسئولان امر تکذیب شده است.
البته نکته ای نیز به متون پیامک ها اضافه شده بود و آن اینکه آیت الله سیستانی برای رفع حصر و خطر احتمالی از حرم حضرت زینب (س) توصیه کرده اند که همه راس ساعت مقرری سوره حشر را قرائت کنند!
درباره انتشار این گونه اخبار چند نکته وجود دارد که لازم است به آن توجه شود:
- مسئول دفتر حضرت آیت الله سیستانی در تهران در گفت و گو با رسانه ها، ضمن تکذیب پیامک های منتشر شده منتسب به این، عنوان کرد: گفته ها و مطالب را به معظم له نسبت داده اند که به کلی خلاف واقع بوده بدین وسیله به عموم برادران و خواهران ایمانی اعلام می کنیم که هر گفته و مطلبی که در رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به ایشان نسبت داده می شود اگر به تایید دفتر معظم له نرسیده باشد فاقد اعتبار است.
- همچنین چندی پیش یکی از مسئولان آستان قدس حرم حضرت رقیه (س) در گفت و گو با رسانه ها تصریح کرد: حرم حضرت رقیه (س) تنها حرم مطهری است که در خارج از خاک جمهوری اسلامی ایران به طور کامل از سوی گروهی ایرانی اداره می شود و در واقع ایرانیان متولی آن هستند و دست اندرکاران آستان مقدس به شمار می روند.
وی در ادامه افزود: بدون شک وهابیون از اداره شدن آستان مقدس حرم حضرت رقیه (س) از سوی ایرانیان ناراحت و ناراضی هستند و مایلند که مدیریت این مکان از دست ایرانیان خارج شود؛ از همین رو هر از چند گاهی چنین پیامک هایی را ساخته و به طور گسترده منتشر می کنند تا به افکار عمومی القا نمایند که به خطر افتادن حرم حضرت رقیه (س) بخاطر ضعف در مدیریت است لذا باید دست اندرکاران و متولیان آن تغییر یابند.
- حرم حضرت رقیه (س) برخلاف منطقه زینبیه و حرم حضرت زینب (س) که تا حدودی در حومه شهر دمشق واقع است و برخی خطرات آن را تهدید می کند، دقیقا در بازار منطقه قدیمی مرکز شهر و نزدیک مسجد جامع اموی قرار دارد که امن ترین نقطه سوریه به شمار می آید که در کنترل کامل ارتش و نیروهای امنیتی سوریه و گردان حضرت اباالفضل العباس (ع) قرار دارد.
- گرچه دعا و قرائت قرآن رمز موفقیت شیعه در مقابل تهدیدات دشمنان است، اما به این نکته باید توجه کرد که توسل بر مبنای اخبار دروغ می تواند چه تبعاتی را در افکار عمومی داشته باشد که البته جبران ناپذیر است و می تواند ریشه اعتقادی مردم را تضعیف نماید.
- یکی از تکنیک های عملیاتی روانی برای شکست نفر مقابل ایجاد رعب و وحشت در دل اوست. چیزی که خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه 151 به مومنان قول آن را می دهد و می فرماید: «سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب» ( من در دلهای کافران هراس خواهم افکند.) این مژده الهی است برای مومنان، اما باید مراقب بود که دشمن از همین روش برای مقابله با مسلمانان سوء استفاده نکند. انتشار اخبار این چنینی خوف و رعبی در افکار عمومی ایجاد می کند که آن ها را به جهتی که سازنده خبر در نظر دارد سوق می دهد.
تولید اخبار دروغ و انتشار عمومی آن در سطح جامعه هدفی است که دشمن برای منحرف کردن افکار عمومی و اصلی و فرعی کردن مسائل مهم مسلمانان از آن بهره می برد. خبر محاصره حرم حضرت رقیه (س) و حضرت زینب (س) و هتک حرمت این بزرگواران که اخیرا تمام عرصه شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را درنوردیده دقیقا همین هدف دشمن را دنبال می کند به طوریکه مسلمانان را از این حادثه و قدرت تروریست ها به شدت ترسانده و در نهایت آن ها را به مدارا با جریان تکفیری برای حفظ حرمت عتبات وادار می کند.
بررسي علل جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي:
جنگ نرم در مقابل جنگ سخت عبارتست از هر نوع اقدام رواني و تبليغات رسانه اي كه جامعه را هدف قرار مي دهد و بدون ايجاد درگيري نظامي، طرف مقابل را به شكست وا مي دارد.
براندازي جنگ اينترنتي، ايجاد شبكه هاي راديو تلويزيوني و پخش شايعات اَشكال مهم جنگ نرم هستند. جنگ نرم درصدد تضعيف انديشه و تفكر جامعه مورد نظر مي باشد و با تبليغات رسانه اي، موجب از بين رفتن نظام سياسي، اجتماعي است.
جنگ نرم، ابتدا توسط كميته خطر و در زمان جنگ سرد در دهه 1970 و با همفكري مديران سابقه دار و اساتيد برجسته علوم سياسي سازمان سيا و پنتاگون طراحي و تاسيس شد.
به همراه اصلاحات گورباچف، ايجاد فضاي باز سياسي و تغيير در قوانين اقتصادي شوروي سابق (پروسترويكا) اين كميته با حذف جنگ سخت، تنها راه شكست بلوك شرق را جنگ نرم و فروپاشي از درون مي دانست. سياستمداران پنتاگون و سيا با راهبردهاي دكترين مهار و جنگ رسانه اي موجبات فروپاشي شوروي را فراهم آوردند.
جمهوري اسلامي ايران، دليل وسعت سرزميني، ازدياد جمعيت، برخورداري از امكانات نظامي، منابع طبيعي و موقعيت جغرافيايي ممتاز در خاورميانه به قدرتي بي نظير تبديل شده است و به همين دليل كارشناسان سياسي كشورهاي غربي معتقدند كه ديگر نمي توان با حمله نظامي آن را نابود كرد بنابراين تنها راه سرنگوني نظام جمهوري اسلامي، جنگ نرم و به كارگيري تكنيك هاي عمليات رواني است. در حال حاضر اجراي پروژه جنگ نرم عليه ايران ناشي از گسترش حس تنفر از آمريكا در جهان مي باشد كه به نظر سران كاخ سفيد، مركز اصلي ايجاد اين تنفر و گسترش آن، كشور ايران است.
پيشينه جنگ نرم:
گفته مي شود كه جنگ نرم مفهوم جديدي است. حال آنكه به معناي وسيع آن از سابقه اي ديرپا برخوردار است. شايد مراد كساني كه آن را نو و بديع مي پندارند برخي از ابزارها و يا اشكال آن باشد كه در گذشته مورد استفاده نبوده است، خاصه آنكه نبرد اطلاعاتي امروز را محصول دنياي نو مي دانند. امروزه در جريان تعريف از جنگ نرم آن را نوع جديدي از نبرد مي شناسند كه در حوزه رسانه اتفاق مي افتد.
در جنگ هاي دنيا از زماني كه تمدن شكل گرفت تا به امروز، در كنار درگيري هاي نظامي و استفاده از سلاح هاي نظامي هميشه بحث عمليات رواني، جنگ رواني و تاثيرگذاري رواني بر يك كشور يا يك دولت مدنظر بوده است.
از ديرباز رسم بر اين بود كه اگر دو فرد يا دو جبهه در برابر هم قرار مي گرفتند در زماني كه جنگ تن به تن و جنگ شمشير مرسوم بود مخصوصا در كشورهاي آسياي ميانه، افراد به رجزخواني مي پرداختند، يعني جنگجويان موقعي كه مي خواستند با هم درگير شوند و جنگ تن به تن را شروع كنند قبل از آن يك نوع عمليات رواني انجام مي داند. اين رجزخواني يك نوع جنگ نرم بود، به طوري كه فرد يك رزومه اي از خودش ارائه مي كرد تا به نوعي در دل رقيب ترس ايجاد كند، يا انواع و اقسام حركت هايي كه به نوعي براي تبليغات رواني و تاثيرگذاري بر طرف مقابل صورت مي گرفت.
با مروري گذرا بر تاريخ به نكات جالبي در اين زمينه برمي خوريم.
به معاويه مي گفتند: چرا اين همه پول براي خريد افراد و تبليغات خرج مي كني؟ يكي از پاسخ هاي او اين بود كه هزينه هاي جنگ بسيار بيشتر از اين پول هاست.
زماني كه چنگيزخان قصد حمله به منطقه اي را داشت، موجي از هراس در آن كشور پخش مي شد. تجاري كه از مناطق تحت كنترل چنگيزخان مي آمدند براي ديگران تعريف مي كردند كه او چگونه با مردم برخورد مي كند و كشتارها به چه صورت است و اگر شخصي مقاومت كند، نابود مي شود. بدين ترتيب پيش از ورود چنگيزخان به هر منطقه، روحيه مردم شكسته شده بود.
روميان و يا اسكندر از مناطقي كه در جنگها عبور مي كردند خودها و زره هاي بزرگي را كه چند برابر انسان معمولي بود طراحي كرده و آن ها را عمدا در مسير جا مي گذاشتند تا لشكريان مقابل تصور كنند سربازان آن ها غول پيكرند و عملا روحيه مقاومت طرق مقابل را تحت تاثير قرار داده و وحشت را گسترش مي دادند.
آلمان در جنگ جهاني دوم از پخش اخبار غيرواقعي و رعب اور از راديو جهت پيشبرد اهداف خود در عمليات رواني و بهره برداري از آن عليه كشورهاي مورد هجوم استفاده فراواني برد.
این شرکت در نظر دارد با راهاندازی پروژهای به نام “"Conversion API اطلاعات آنلاین و آفلاین مصرفکنندگان را با یکدیگر ترکیب کرده و به عنوان یک منبع مهم برای درآمد بیشتر، آنها را در اختیار شرکتهای تبلیغاتی قرار دهد. شرکتهای تبلیغاتی با داشتن این اطلاعات میتوانند به زندگی مجازی و واقعی افراد دسترسی داشته باشند و با بهرهگیری از آنها؛ تبلیغاتی برگرفته از رفتارهای کاربران در فضای حقیقی و مجازی، برای آنها ارسال نمایند؛ حال چه کاربران بخواهند چه نخواهند.
این پروژه به شرکتهای تبلیغاتی اجازه خواهد داد تا با درست کردن پروفایلی برای هر کاربر و با تحلیل اطلاعاتی که از طریق سرویس جاسوسی گوگل در اختیارش قرار میگیرد، تبلیغی را برای کاربر بفرستد.
گوگل در وبسایت خود به نام دابل کلیک سرچ گفته است؛ شرکتهای تبلیغاتی برای داشتن احاطه کامل به زندگی واقعی مصرفکنندگان نیازمند اطلاعات دنیای غیر مجازی آنها نیز هستند.
در این پروژه، گوگل با استفاده از اطلاعات جزئیای که از هر فرد در اختیار دارد؛ تماسهای کاربر و خریدهایی که وی از طریق پایانههای فروش در فروشگاهها انجام میدهد را به همراه اطلاعات آنلاین او به شرکتهای تبلیغاتی میفروشد.
اگرچه؛ این روند را شرکتهای دیگری همچون آمازون و فیسبوک نیز در پیش گرفتهاند و بنا به اذعان خود این شرکتها، اگر کاربری علاقهمند به این نوع تبلیغاتها نیست میتواند از فضای وب خداحافظی کند.
تحت نظر گرفتن تمامی رفتارها و حرکات، عملی غیر انسانی و بسیار ناپسند است. حالا تصور کنید که بعد از خرید یک وسیله با مارکی خاص از یک فروشگاه با کارت اعتباری خود؛ به خانه آمده و به سراغ ایمیل خود میروید و با صندوق ورودی ایمیل خود مواجه میشوید که مملو از تبلیغات شرکتهای مختلف رقیب است که انواع محصولات خود را به شما معرفی میکنند.
قسمت مشکل آفرین این ماجرا جایی است که این اطلاعات به دست یک هکر بیافتد، آنجاست که علاوه بر حریم خصوصی شما؛ زندگی اقتصادیتان نیز در معرض خطر جدی قرار میگیرد.
واضحتر از همه این است که گوگل این اطلاعات را تنها در اختیار شرکتهای تبلیغاتی قرار نمیدهد. در ماه نوامبر سال 2012 این شرکت اطلاعات خصوصی 8000 نفر از کاربرانش را در اختیار دولت آمریکا قرار داد. البته بنا به گفتههای منابع داخلی این شرکت؛ این تنها موردی نبوده است که گوگل به دولت آمریکا چنین امکاناتی را داده است.