« سالی که گذشت | «دُمِ فتنه» را باور کنیم یا «قسم تدبیر» را؟ » |
تنها سه روز پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، بغض ها و کینه ها و عداوت های نهان در سینه های دشمنان پیامبر بر علیه امیر المومنین علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها آشکار شد .
این دشمنی ها به حدی بود که دختر پیامبر حضرت زهرا سلام الله علیها در نهایت مظلومیت به شهادت رسید و در اوج غربت پیکر مجروحش در خاک آرام گرفت .
این ظلم به خاندان پیامبر سر آغازی شد برای مظلومیت مذهب بر حق تشیع . مذهب تشیع در بیشتر زمان ها مورد ظلم و عداوت بدخواهان قرار گرفت . از روز اول دشمنان پیامبر و اسلام بسیار تلاش کردند تا مذهب شیعه را براندازند .
بیشتر سلاطین تا آن جا که توانستند از مذهب اهل سنت حمایت کردند و در مقابل با مذهب شیعه مخالفت و مبارزه نمودند .
علمای شیعه همانند مولایشان امیر المومنین علی علیه السلام در بیشتر زمان ها در مظلومیت و محدودیت بودند .
چه ظلم ها و ستم هایی که بر بسیاری از علمای شیعه وارد نشد .
اما آنان با هر سختی و مشقتی که بود ، معارف دین را در بین مردم نشر و گسترش دادند و از نسلی به نسل بعد انتقال دادند .
اگر تلاش های شبانه روزی و بی وقفه و مخلصانه علمای سلف شیعه نبود ، بی شک از مذهب تشیع تنها نامی باقی مانده بود .
چه چیزی سبب شده علمای وارسته شیعه با وجود کوران مشکلات و سختی ها دست از راه پر صواب خود بر ندارند؟چه عاملی به آنان این گونه انگیزه و شور و نشاط داد که هیچ چیزی نتوانست سد راه آنان شود؟
آن چیزی که این شور و صف ناپذیر را دل علمای الهی شیعه پدید آورد ، احساس مسئولیت بود .
پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله درباره مسئولیت سنگین علمای دین می فرماید :
یا معاشر قراء القرآن ، اتقوا الله غروجل فیما حملکم من کتابه فانی مسوول و انکم مسوولون ، انی مسوول عن تبلیغ الرسالة ، و اما انتم فتسالون عما حملتم من کتاب الله و سنتی .
ای جماعت قاریان قرآن از خدا درباره ی[عمل به] کتابش که به دوش شما نهاده است بترسید زیرا که هم من باز خواست می شوم و هم شما . من درباره ی تبلیغ رسالت باز خواست می شوم و شما درباره کتاب خدا و سنت من که بر دوش گرفته اید باز خواست می شوید . ( 1 )
علما و مراجع شیعه پدران معنوی مردم و جامعه هستند . پدر خود را در برابر خانواده اش و فرزندانش مسئول می داند و احساس مسئولیت می کند از این روست که علما و مراجع در برابر مردم و آینده و سرنوشتشان خود را مسئول می دانند .
علمای شیعه وارثان پیامبر و فرزندان پاک و مطهرش می باشند . آنان خود را در برابر اسلام مسئول می داند از این رو اگر خطری اسلام عزیز را تهدید کند آنان درنگ نخواهند کرد و اگر نیاز باشد از بذل جان نیز دریغ نخواهند ورزید .
علمای خداجوی شیعه همانند بیشتر علمای اهل سنت نیستند .
بیشتر علمای اهل سنت در طول تاریخ به فکر خود و منافعشان بودند و برایشان چندان مهم نبود که چه بر سر مردم و مذهبشان می آید از این روست که بیشتر آنان با حکام ظلم و جور کنار می آیند و با آنان هم سفره می شوند!
عالم شیعی به مقتدا و مولایش امیر المومنین علی علیه السلام اقتدا می نمایند و همانند مولایش خود را در برابر اسلام و مسلمانان مسئول می داند و احساس مسئولیت می کند .
عالم شیعی نیک می داند که در فردای بسین در پیشگاه عدل الهی باید پاسخ گوی مسئولیتش در برابر اسلام و جامعه باشد .
ما طلاب نسبت به اسلام و مردم و جامعه مسئول هستیم و باید پاسخ گوی مسئولیت خود باشیم .
ما نمی توانیم از این مسئولیت بزرگ شانه خالی کنیم چرا که ما با پای خود و از روی عشق وارد جرگه طلبگی شدیم و از روی فکر این مسئولیت خطیر را پذیرفتیم .
با به ثمر رسیدن انقلاب شکوهمند اسلامی مردم به رهبری امام خمینی در ایران ، حوزه های علمیه از محدودیت و محرومیت های زمان ستم شاهی بیرون آمدند و بستر مناسبی برای رشد طلاب فراهم شد .
امکاناتی که اکنون در حوزه های علمیه هست در مقایسه با زمان پیش از انقلاب قابل قیاس نیست .
اکنون در شهر مقدس قم موسسه های پژوهشی و علمی متعددی با امکانات مطلوب وجود دارد .
اما با وجود این امکانات خوب آن احساس مسئولیتی که علمای پیشین نسبت به اسلام و جامعه داشتند کمتر در میان طلاب امروز به چشم می خورد .
علمای خداجوی شیعه تنها هدفشان از طلبگی و یادگیری علم خدمت هر چه بیشتر به اسلام بود .
اکنون کم نیستند طلابی که دیدشان به طلبگی و علم همانند دید یک دانشجو است به دانشگاه و علم!
امروزه اگر طلبه ای دست به قلم شود و حتی یک صفحه مطلب بنویسد در ازای آن پول دریافت می کند .
علمای بزرگ شیعه چه کتاب های عظیم علمی نوشتند بدون این که کسی آنان را حمایت و یاری کند و به آنان حق التالیف بدهد!
شیخ کلینی کتاب شریف و ارزشمند “کافی ” را در مدت بیست سال با زحمت و تلاش مثل زدنی تالیف نمود بدون این که با موسسه ای قرار داد بسته باشد و در برابرش حق تالیف بگیرد .
شیخ صدوق کتاب شریف “من لایحضره الفقیه” را تنها به در خواست یک مومن که از آن عالم بزرگ شیعی خواسته بود کتابی برای ما بنویسید که در مواقعی که به فقیه و عالمی دسترسی نداریم بتوانیم از آن بهره بریم و راه را از چاه تشخیص دهیم ،تالیف نمود .
علامه مجلسی چقدر تلاش کرد تا کتاب های روایی غیر از کتب اربعه را که در معرض نابودی بودند نجات دهد و کتاب عظیم و گران سنگ “بحار الانور ” را پدید آورد .
علامه امینی به عشق مولایش علی علیه السلام شهر به شهر و کشور به کشور گشت و در کتابخانه های مختلف حضور پیدا کرد و پس از آن کتاب شریف” الغدیر” را تالیف نمود .
میرزای بزرگ شیرازی با این که در سامراء بودند و در کشور عراق می زیستند نتوانستند از خیانت ناصر الدین شاه در گذرند و فتوای تاریخی تحریم استعمال تنباکو را صادر نمودند.
شیخ فضل الله نوری نتوانست در برابر انحراف جامعه سکوت کند از این رو بر چوبه دار رفت تا اسلام پا بر جا بماند .
شهید مدرس مرگ در غربت را برگزید تا این گونه به مسئولیت خود در برابر اسلام و مسلمانان به نیکی عمل کرده باشد .
امام خمینی پانزده سال سخت ترین مشکلات و بلاها را عاشقانه به جان خرید چرا که در برابر السلام و جامعه احساس مسئولیت می نمود .
ما طلاب نیز باید به علمای بزرگ و نام آور شیعه اقتدا نماییم و هم چون آنان خود را در برابر اسلام و مسلمانان مسئول بدانیم .
اگر این حس مسئولیت در وجود یکایک طلاب نهادینه شود بی شک بسیاری از مشکلات فرهنگی و عقیدتی جامعه امروز ما بر طرف خواهد شد .
پی نوشت :
1-میزان الحکمه/ج5/ص146/ح8226
منابع:
میزان الحکمه/محمدی ری شهری /دارالحدیث/87
فرم در حال بارگذاری ...