نرم افزار وبلاگ ” مدرسه علمیه صدیقه طاهره (س)”
این نرم افزار مخصوص موبایل هست.
برای دانلود مستقیم اینجـــــــا کلیک کنید.
اطلاعات دانلود: مدرسه علمیه صدیقه طاهره (س)
سه کار عمده یک روحانی❗️
بهطور خلاصه وقتی که یک روحانی را در نظر میگیریم، سه کار عمده بر عهدهی این روحانی است: هدایت فکری و معنوی، هدایت دینی، دوم، هدایت سیاسی، بصیرتافزایی سیاسی، و سوم، راهنمایی خدمات اجتماعی، غمخواری، خدمترسانی برای متن جامعه. این سه کار، کار روحانی است. شما در هر شغلی از مشاغل روحانی باشید، یا هر سه کار را یا بخشی از این سه کار را قهراً باید انجام بدهید.
بیانات در دیدار با طلاب، مدیران و مدرسان حوزه های علمیهی تهران٩۵/٢/٢۵
در تاریخ ثبت میشود که ما در یک حکومت دینی در قرن ۲۱، بساط مکانهایی را که روی آن تعصب داشتیم، جمع کردیم و با چرخ خیاطی و پارچه و الکل فضایش را پر کردیم و آنجا را به خط مقدم دفاع از بشر تبدیل کردیم.
ثبت میشود که «انسان دینی» خط شکن تکامل انسان بود.
عکس:حرم علی بن مهزیار
*محمدرضا اسماعیلی*
اینک به متفاوتترین روز قدس تاریخ نزدیک میشویم. روزی که به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا هیچگونه راهپیمایی در کشورمان انجام نمیشود و قرار است، ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنهای به صورت زنده از طریق رسانه ملی برای مردم سخنرانی کنند. روزی که دیگر حاج قاسم سلیمانی در میان ما نیست، ولی راه و منش و اراده اش همچنان پر رهرو است. روزی که آمریکا و صهیونیستها به شکنندهترین حالت خود طی ۴۰ سال گذشته رسیده اند، ولی جبهه مقاومت بالندهتر از همیشه است
?نام کتاب: “من ادواردو نیستم”
?نویسنده: گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
?انتشارات: شهید ابراهیم هادی
?تعداد صفحات: ۹۶
?توضیحات:
شهید ادواردو آنیلی، شهیدی که ثروت آنچنانی و موقعیت آنچنانی خود را رها کرده و عاشق دین مبین اسلام و مذهب شیعه میگردد و در نهایت در این راه به مقام شهادت می رسد.
شهید ادواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی، سناتور و میلیاردر ایتالیایی، صاحب کارخانه ماشین سازی فیات، فراری، اوبکو، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو، چندین کارخانه صنعتی، بانک های خصوصی، شرکت های طراحی مد و لباس، روزنامه های لاستامپا، کوریره، دلاسرا و باشگاه فوتبال یوونتوس، در ۶ ژوئن ۱۹۵۴ در نیویورک به دنیا آمد.
او تحصیلات مقدماتی را در ایتالیا و سپس در کالج آتلانتیک انگلستان گذراند. پس از آن در رشته ادیان و فلسفه شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با درجه دکترا فارغ التحصیل شد.
اجداد ادواردو با راه اندازی کارخانه فیات در ایتالیا این صنعت عظیم را در آن جا بنا گذاشتند که امروزه بستگانش سهامدار عمده شرکت فیات، صاحب بانک ها و بیمه ها، باشگاه یوونتوس و … هستند. پدر ادواردو کاتولیک و مادرش یک پرنسس یهودی است.
ادواردو شرح مسلمان شدنش را چنین می گوید: «زمانی که در دانشگاه نیویورک درس می خواندم، یک روز در کتابخانه قدم می زدم و کتاب ها را نگاه می کردم چشمم افتاد به قرآن و کنجکاو شدم که ببینم در قرآن چه چیزی آمده است.
آن را برداشتم و شروع کردم به ورق زدن و آیاتش را به انگلیسی خواندم، احساس کردم این کلمات، کلمات نورانی است و نمی تواند گفته بشر باشد، این بود که بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. این شد که آن را امانت گرفتم و بیشتر مطالعه کردم و احساس کردم که آن را می فهمم و قبول دارم.»
❓علت اختلاف علما در تعیین روز عید فطر چیست؟
♦️این اختلاف به دو علت است:
?۱- اختلاف در مبنا؛
مثلاً برخی از مراجع اختلاف افق را قبول ندارند، بنابراین در صورتی که مثلاً در عربستان ماه دیده شود، بنا بر فتوای آنان در همه جا عید است.
?۲- اختلاف در ثبوت هلال؛
مسأله ممکن است معتمدان در شهر خاصی ماه را مشاهده کرده و به مرجع خاصی اطلاع داده اند به طوری که برای او بینه شرعی حاصل شود؛ ولی به مرجع دیگری اطلاع داده نشود، لاجرم برای او بینه حاصل نشده و نمی تواند حکم به حلول ماه کند.
? فاجعه جمعیتی در ایران و انفعال دولت و لزوم رجوع به تعالیم اسلامی در زمینه افزایش فرزندآوری
?سخنان اخیر دکتر محمد اسماعیل اکبری( مشاور عالی وزیر بهداشت):
⚫️جهان در طول ۷۰سال گذشته حدود ۵سال پیرتر شده است، یعنی میانه سنی از ۲۶.۶ به ۳۱.۳ سال رسیده است، اما در ایران متاسفانه در حدود ۶۰ سال گذشته ۱۰سال پیرتر شده ایم و میانه سن از ۲۰.۲ سال به ۳۰سال رسیده است، این اتفاق ثابت نمیماند و همچنان پیرتر میشویم.
?ما سالانه در حال پیر شدن هستیم. به طوری که در ۲۰سال بعد، از پیرترین کشورها محسوب شده و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم؛ به طوری که از هر ۳ نفر تقریبا یک نفر بالای ۶۰ سال سن دارد.
✔️در سال ۱۳۹۸ تعداد ۱۷۰هزار تولد از سال ۱۳۹۷ کمتر داشتیم و سال ۱۳۹۷ هم ۱۲۰ هزار تولد از سال ۱۳۹۶ کمتر داشتیم.
♦️امسال با کاهش ۱۷۰هزار نفری تولدها، نرخ رشد جمعیت به زیر یک درصد سقوط کرد و متاسفانه ساختار جمعیتی به هم خورد و نسبت سالمندان کمی بالاتر رفت.
?دنیا برای حل مشکل (کاهش و پیری جمعیت)، سالهای طولانی است که برنامه ریزی کرده است.
✅ در کشور آلمان وزارتخانهای تاسیس شده است، در این کشور برای ۳فرزند ماهانه قریب ۱۹۵ یورو و برای فرزند چهارم و بالاتر ۲۲۱ یورو در ماه پرداخت میکنند و نفرات بالا را بسیار بیشتر میدهند. ۷۰درصد ۴دوره درمان ناباروری را تامین میکنند.
✅اسپانیا برای تولد هر بچه ۲۵۰۰ یورو به خانواده کمک کردهاند.
✅کره جنوبی بیش از ۳هزار دلار میدهد.
✅فرانسه با تخصیص قریب ۵درصد از درآمد ناخالص ملی، بیشترین باروری را در کشورهای اروپایی دارد.
✅کشورهای شمال اروپا و ژاپن قوانین تشویق فرزندآوری دارند.
✅در روسیه فرمان فرزندآوری را آقای پوتین به عهده گرفته است و اقدامات اعجابآوری انجام میدهد.
✅ در انگلستان معافیت مالیاتی برای فرزندان، ۳سال مرخصی، حقوق برای مادران حداقل اقدامات است.
✅ در کشورهای پر جمعیتی، چون چین و هند همه قوانین به فرزند آوری تغییر کرده اند.
منبع: انتخاب نیوز، ۳۰ اردیبهشت
⛔️ در ایران بر خلاف اکثر کشورهای دیگر، دولت برخی قوانین را اجرا می کند که بر خلاف سیاست های افزایش جمعیت است.
به عنوان نمونه، یارانه حمایت معیشتی تا سقف پنج نفر در یک خانواده داده می شود و اگر خانواده ای بیش از سه فرزند داشت به فرزندان چهارم به بعد، یارانه حمایت معیشتی تعلق نمی گیرد.
? راه حل بحران جمعیتی ایران، بازگشت به تعالیم اسلامی در زمینه تشویق به فرزند آوری است و یکی از رسالت های متکلمان اسلامی، تقویت و تحکیم باورهای اعتقادی مانند تأکید بر رزاق بودن خداوند و اعتقاد به ربوبیت تکوینی خداوند متعال است که از جنبه روانی در تشویق مردم به فرزند آوری تأثیر زیادی دارد.
?«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ»
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ.»(الذاریات،٥٨)
✍حجتالاسلام دکتر جواد گلی
قسمت بیست و یکم : یازهرا
اول اصلا نشناختمش … چشمش که بهم افتاد رنگش پرید… لب هاش می لرزید … چشم هاش پر از اشک شده بود… اما من بی اختیار از خوشحالی گریه می کردم … از خوشحالی زنده بودن علی … فقط گریه می کردم … اما این خوشحالی چندان طول نکشید …
اون لحظات و ثانیه های شیرین … جاش رو به شوم ترین لحظه های زندگیم داد … قبل از اینکه حتی بتونیم با هم صحبت کنیم … شکنجه گرها اومدن تو … من رو آورده بودن تا جلوی چشم های علی شکنجه کنن …
علی هیچ طور حاضر به همکاری نشده بود … سرسخت و محکم استقامت کرده بود … و این ترفند جدیدشون بود …
اونها، من رو جلوی چشم های علی شکنجه می کردن … و اون ضجه می زد و فریاد می کشید … صدای یازهرا گفتنش یه لحظه قطع نمی شد …
با تمام وجود، خودم رو کنترل می کردم … می ترسیدم … می ترسیدم حتی با گفتن یه آخ کوچیک … دل علی بلرزه و حرف بزنه … با چشم هام به علی التماس می کردم … و ته دلم خدا خدا می گفتم … نه برای خودم … نه برای درد … نه برای نجات مون … به خدا التماس می کردم به علی کمک کنه … التماس می کردم مبادا به حرف بیاد … التماس می کردم که …
بوی گوشت سوخته بدن من … کل اتاق رو پر کرده بود …
قسمت بیست و دوم : علی زنده است
ثانیه ها به اندازه یک روز … و روزها به اندازه یک قرن طول می کشید …
ما همدیگه رو می دیدیم … اما هیچ حرفی بین ما رد و بدل نمی شد … از یک طرف دیدن علی خوشحالم می کرد … از طرف دیگه، دیدنش به مفهوم شکنجه های سخت تر بود … هر چند، بیشتر از زجر شکنجه … درد دیدن علی توی اون شرایط آزارم می داد … فقط به خدا التماس می کردم …
- خدایا … حتی اگر توی این شرایط بمیرم برام مهم نیست… به علی کمک کن طاقت بیاره … علی رو نجات بده …
بالاخره به خاطر فشار تظاهرات و حرکت های مردم … شاه مجبور شد یه عده از زندانی های سیاسی رو آزاد کنه … منم جزء شون بودم …
از زندان، مستقیم من رو بردن بیمارستان … قدرت اینکه روی پاهام بایستم رو نداشتم … تمام هیکلم بوی ادرار ساواکی ها … و چرک و خون می داد …
بعد از 7 ماه، بچه هام رو دیدم … پدر و مادر علی، به هزار زحمت اونها رو آوردن توی بخش … تا چشمم بهشون افتاد… اینها اولین جملات من بود … علی زنده است … من، علی رو دیدم … علی زنده بود …
بچه هام رو بغل کردم … فقط گریه می کردم … همه مون گریه می کردیم …
قسمت بیست و سوم : آمدی جانم به قربانت
شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود … اونقدر اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه … منم از فرصت استفاده کردم… با قدرت و تمام توان درس می خوندم …
ترم آخرم و تموم شدن درسم … با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد …
التهاب مبارزه اون روزها … شیرینی فرار شاه … با آزادی علی همراه شده بود ..
صدای زنگ در بلند شد … در رو که باز کردم … علی بود …
علی 26 ساله من … مثل یه مرد چهل ساله شده بود … چهره شکسته … بدن پوست به استخوان چسبیده … با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید … و پایی که می لنگید …
زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن … و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود … حالا زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود … و مریم به شدت با علی غریبی می کرد … می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود …
من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم … نمی فهمیدم باید چه کار کنم … به زحمت خودم رو کنترل می کردم …
دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو …
- بچه ها بیاید … یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم … ببینید … بابا اومده … بابایی برگشته خونه …
علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره … خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم … مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید … چرخیدم سمت مریم …
- مریم مامان … بابایی اومده …
علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم … چشم ها و لب هاش می لرزید … دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم … چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم … صورتم رو چرخوندم و بلند شدم …
- میرم برات شربت بیارم علی جان …
چند قدم دور نشده بودم … که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی … بغض علی هم شکست … محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد …
من پای در آشپزخونه … زینب توی بغل علی … و مریم غریبی کنان … شادترین لحظات اون سال هام … به سخت ترین شکل می گذشت …
بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در دوباره بلند شد … پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن … مادرش با اشتیاق و شتاب … علی گویان … دوید داخل … تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت … علی من، پیر شده بود
♦️ بوی خوش انسانیت ?
?اینو روی شیشه ماشینم گذاشته بود، در صورتی که اگر نگفته بود من اصلا متوجه آسیب نمیشدم.
? در عراق چه میگذرد!؟
سیدپویان حسینپور(فعال رسانهای) نوشت:
احتمالا کموبیش در جریان آنچه در عراق میگذرد قرار گرفتهاید. البته باید دانست که بازنمای رسانهای این ماجرا، به مراتب با واقعیات میدانی تفاوت دارد و کاملا در قالب بزرگنمایی و اغراق رسانهای به آن پرداخت میشود…
حقیقت این است که ماهیت اعتراضاتی که از دیروز در بعضی از شهرهای عراق صورت گرفته، بیشتر جنبه معیشتی و اقتصادی دارد و عمده حاضران در این تجمعات، جوانانی هستند که دغدغههای معیشتی و رفاهی دارند و آنچنان رنگ و بوی سیاسی و وابستگی به احزاب عراقی ندارند و این را میتوان از صفحات جوانان عراقی در شبکههای اجتماعی به خوبی دریافت کرد.
در عین حال، طبیعیست که باقیماندههای حزب بعث و هواداران صدام معدوم نیز از این اعتراضات مردمی، سوءاستفاده کرده و تلاش کنند هم آن را به سود خود مصادره به مطلوب کرده و در مسیر تقابل با دولت منتخب و قانونی عراق هدایتش کنند و هم با جوسازی رسانهای، آنرا بهعنوان اعتراض بزرگ مردم عراق به ایران جلوه دهند..
درست مثل تجربهای که ما ایرانیها، در موجسواریهای همیشگی منافقین و سلطنتطلبها از تجمعات صنفی و معیشتی مردم ایران داشتهایم.
این در حالیست که اولا اوضاع عراق برخلاف القاء رسانهای، نه آنچنان ملتهب و آشوب است و نه از کنترل دولت خارج شده و اتفاقا پیشبینی میشود که به برکت راهپیمایی عظیم اربعین حسینی که چندروزیست در عراق شروع شده، بهزودی بازیگوشی تفالههای بعثی، توسط خود مردم عراق پایان یابد.
@tollabolkarimeh ?
⚫️ ماجرای حضرت رقیه
❓این حرف درست است که شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی داستان حضرت رقیه را از تحریفات عاشورا میدانند؟
? پاسخ:
❌ آن بخش از کتاب حماسه حسینی که بحث انکار حضرت رقیه در آن هست، مربوط به يادداشتها و فیشهایِ استاد مطهری هست کما اینکه در مقدمه کتاب به این نکته تصریح شده است. فیش یعنی موادِ خامی که یک گوشه نوشته میشود تا بعد در مورد آن تحقیق بشود. لذا اینجا اشتباه از انتشاراتی محترم بوده است.
✅ لهوفِ سید بن طاووس از معتبرترین مقاتلِ شیعه است که توسط علمای بزرگ تایید شده است. توی این کتابِ شریف بارها نامِ “رقیه” آمده است.
? در پایان کلام فقها در این رابطه فصل الخطاب باشد:
? آیت الله سیستانی: “حضرت رقیه در کتاب کامل بهائی ذکر شده و این کتاب از منابع معتبر شیعه می باشد".
? آیت الله تبریزی: “دفن این طفل خردسال در شام گواه بزرگ و نشان قوى از اسارت خاندان طهارت و ستم روا داشتهشده بر ایشان دارد".
? آیت الله نوری همدانی: “در کتابهایی چون کامل بهائی و نفسالمهموم و کتابهای معتبر دیگر، دختر خردسالی که برخی نام او را رقیه نامیدهاند و در شام به شهادت میرسد".
? آیت الله مکارم: “شکی نیست که دختر کوچکی از امام حسین در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است".
@tollabolkarimeh