هیچ داری از دل مهدی خبر؟
گریه های هر شبش را تا سحر؟
او که ارباب تمام عالم است،
من بمیرم، سر به زانوی غم است،
شیعیان! مهدی غریب و بی کس است،
جان مولا معصیت دیگر بس است،
شیعیان! بس نیست غفلت هایمان؟
غربت وتنهایی مولایمان؟
ما عبید و عبد دنیا گشته ایم،
غافل از مهدی زهرا گشته ایم،
من که دارم ادعای شیعه گی،
چه بگویم من به جز شرمندگی…؟
(( اللهم عجل لولیک الفرج ))
غفلت از یار گرفتارشدن هم دارد
از شما دور شدن زار شدن هم دارد
هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند
عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد
عیب از ماست که هر صبح نمی بینمت
چشم بیمار شده تار شدن هم دارد
همه با درد به دنبال طبیبی هستیم
دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد
ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست
بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد
آن قدر حرف در این سینه ما جمع شده
این همه عقده تلنبار شدن هم دارد
از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند
لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد
نکند منتظر مردن مایی آقا؟!
این بدی مانع دیدار شدن هم دارد
ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم
غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
در اندیشه ی کودک فلسطینی ام که دیروز در میان هیاهو و غلغله ی
سرزمین اشغالشده اش جان می سپارد
حال اگر من می توانستم این جهان را از پلیدی پاک می کردم .
و ستم وظلم ها را و اندیشه های بد را به یکجا خاک میکردم.
اگر می توانستم این جهان را از دو رنگی پاک می کردم
و صدای ناله ی طفلان بیکس را در میان خنده های
ظالمان خاموش می کردم.
می توانستم ، گریه ها را ، ناله ها را ،
ضجه ها را به یکباره در میان دشت ها خاموش می کردم .
،امام من ! مولای من
وقتی بغض ناباور درد در حنجره ام زندانی است
وقتی واژه ها در پستوی خاطرات گرد گرفته اند
وقتی زبانم از تکرار کلام عاجز است
وقتی می توانم با چشمانم سخن بگویم
به کلام احتیاج نیست. وقتی نگاه من با نگاه تو آشناست
زبان احتیاج نیست . پس چشمانم را به تو می سپارم تا
در وسعت روشن نگاهت
خاطرات سبز جوانی و کودکی ام را مرور کنم
باران تندتند به پنجره ی اتاقم می خورد ؛
و آسمان هرازگاهی با غرشش احساس وجود می کند
و دوباره به دنیا آمدنش را نوید می دهد. ابرها در دوردست متراکم هستند ،
دیگر در آسمان گوی زرین و منور را که هر صبحگاه با پرتوهای ملایمش ،
مرا از بستر بلند می کند ، نمی بینم .
نسیمی که در هوا متراکم شده است بوی بهشتی دارد.
در سراشیبی که نامش زندگی است
با همه ی بیگانگی ها راه می روم ،
و در سکوت سد و غمگین زمان ، بی هدف ، بی یار و یاور می روم .
من می روم تا بلکه در دشتی بزرگ ، آنچه را که گم کرده ام باز یابم .
امام عصر(عج) فرمودند:
اگر خواستار رشد و كمال معنوى باشى هدایت مى شوى ، و اگر طلب كنى مى یابى (بحار الأنوار، ج 51، ص 339)
امام عصر(عج) فرمودند:
و اما در پیشامدها و مسایل جدید به راویان حدیث ما مراجعه كنید ، زیرا كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم . (بحار الأنوار، ج 53، ص 181)
امام عصر(عج) فرمودند:
ملعون است، ملعون است كسى كه نماز مغربش را به تأخیر بیندازد، تا زمانى كه ستارگان آسمان پدیدار شوند.(بحار الأنوار، ج 52، ص 15)
امام عصر(عج) فرمودند:
هر كس در اجراى اوامر خداوند كوشا باشد ، خدا نیز وى را در دستیابى به حاجتش یارى مى كند .(بحار الأنوار،ج51،ص331)
امام عصر(عج) فرمودند:
همانا خدای تعالى مردم را بیهوده نیافریده و بدون تكلیف و جزا رهایشان نكرده است .(الغیبة للشیخ الطوسی، ص 174)
امام عصر(عج) فرمودند:
زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعیین كنندگان وقت ظهور، دروغگویانند.(بحار الأنوار، ج 53، ص 181)
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
نان و پنیر عشق قسمت کرده باشی
پس بوده ای و هستی و می آیی از راه
تا حق دل ها را رعایت کرده باشی
پس مردمک های نگاه ما عقیم اند
تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: «وَالله لاتقوم الساعة حتی یخرج ثلاثون کذابا آخرهم الاعور الدجال».
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: «به خدا سوگند که رستاخیز برپا نمی شود تا آن که سی دروغگوی کذاب [که هر کدام به خداوند و رسولش دروغ می بندند] خروج نمایند که آخرین آنها همان دجال تک چشم است».
مسند احمد، ج۵، ص۱۶، کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۶۹.
پژوهش و مهدویت
سینه پر درد و فغان است چه پنهان از تو / سبزه را بوی خزان است چه پنهان از تو/ ای دریغا! شاهبازان به چه قانع شده اند/ دل نرگس نگران است چه پنهان از تو
مسئله ی مهدویت، همواره از مظلوم ترین ها بوده است، چه بعد و چه قبل از انقلاب. قبل از انقلاب، اسیر حجتیه ای ها بود و پس از انقلاب، هر که می خواست در این وادی داخل شود، ترس از اتهام انتساب به این انجمن برای بازداشتن و انزوای او کافی بود. در هر حال، آنچه که قابل کتمان نیست این است که پس از انقلاب، آن گونه که شایسته ی این مباحث و موضوعات بود به آن پرداخته نشد؛ ولی در سال های اخیر دلسوزان این مکتب قدم های خوبی برداشته اند. بدون تردید سهم اساسی در احیا و گسترش فرهنگ مهدویت از آن حوزه است.
حوزه نهادی ریشه دار و اصیل است که در دوره ی رسول اکرم (ص) با آیه ی “نفر” شکل گرفت و در تمامی قرون و اعصار، پاسدار اسلام از دستبردها و حوادث بود. کوتاهی و عدم حضور فعال حوزه و حوزویان در این امر خطیر زمینه ساز بروز خرافات و سطحی نگری از یک طرف در دست گرفتن این مقوله سترگ از سوی افرادی ناشایست شده است.
شمع فروزنده چون پنهان شود شب پره بازیگر میدان شود بهتر این است که در این ایام “هفته پژوهش” با اماممان میثاق ببندیم که او را بشناسیم و در برابرش تسلیم باشیم و جان ومال و خویشان و همه ی آن چه که خداوند به ما ارزانی داشته فدایش کنیم و به پایش بریزیم. “و هو عهدی الیک و میثاقی لدیک … فابذل نفسی و مالی واهلی و جمیع ما خولنی و ربی بین یدیک و التصرف بین امرک و نهیک” با او عهد کردیم که مدافع حریمش باشیم و در برطرف کردن حوایج و خواسته های او - که در حقیقت خواسته های ما و به نفع خود ماست – کوشا باشیم: “الهم! اجعلنی من انصاره و اعوانه و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السلبقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه” و زمینه ساز حکومتش باشیم: “یوطئون للمهدی سلطانه” و به دوستانش محبت بورزیم و با دشمنانش بستیزیم: “و سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم” این حقوق چه فردی و چه اجتماعی، حقوق سنگینی است تا آنجا که برای ادلی آن ها باید از ذات احدیت استعانت جست: “و اعنا علی تادیه حقوقه الیه”
ان شاءالله.